فاصله بین سازمانهای اجرایی و نظام دانشگاهی کشور در چند سال اخیر، مَحمل بحث فراوان بوده است. تفکر نظری دانشگاهی و کاربرد آن در حوزه عمل نهادهای اجرایی کشور دو روی یک سکه هستند که درکنار هم معنا مییابند و موجب رشد و شکوفایی کشور میشوند. در سالهای اخیر، شاهد این گلایه نظام دانشگاهی از نظام اجرایی کشور بودهایم که نظام اجرایی کمتر به توصیهها و یافتههای علمی در عمل اهمیت میدهد و از طرف دیگر نظام اجرایی کشور، نظام دانشگاهی را متهم به کنارهگیری، بهروزنبودن و دانش بیگانه با واقعیتهای اجتماعی کشور میکند و درنهایت، این عوامل سبب ایجاد شکاف بین حوزه نظری و عملی کشور شده است.
شورای اجتماعی کشور وظیفه جدیدی در جایگاه حلقه واسط نظریه و عمل بین دانشگاهها و سیاستگذاران اجتماعی برای خود تعریف کرده است تا از این رهگذر، موضوعات، مسائل و دغدغههای بخش سیاستگذاری و اجرایی کشور به نظام دانشگاهی انتقال یابد و نظام علمی خود را برای چارهجویی آن آماده کند.
دغدغههای حوزه اجرایی کشور فرصت اندکی برای مطالعه آثار پژوهشی دانشگاهیان در اختیار مدیران قرار داده و به همین منظور، شورای اجتماعی کشور اقدام به سفارش کتابی جهت تهیه چکیده یافتههای پژوهشی برای مدیران اجرایی کشور کرد که قصد این مقاله، بررسی، نقد و بیان کاستیها و نارساییهای آن است تا شاهد رونق و شکوفایی تولیدات علمی کشور باشیم.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |