روند زنانهشدن مهاجرت های آموزشی در داخل کشور این پرسش را مطرح می سازد که مهاجران موقت تا چه حد جدایی فرهنگی از محیط اولیه (مبدأ) را تجربه می کنند؟ آیا دامنه جدایی فرهنگی به عدم تناسب خواسته های فرد با امکانات و فرصتهای محیط اولیه (طرد اجتماعی) و تقلیل بهزیستی فردی می انجامد؟ هدف تحقیق بررسی رابطه بین جدایی فرهنگی و بهزیستی (رضایتمندی و بهزیستی روانی) با وساطت طرد دوران گذار به بزرگسالی (ارزیابی نابرابری منطق های و جنسیتی در فرصت های گذار به بزرگسالی) و طرد از روابط اجتماعی است. روش تحقیق پیمایش و حجم نمونه 231 نفر از دانشجویان دختر ساکن خوابگاه های دانشگاه های الزهراء و تهران است. مبتنی بر نظریه سازمن، تغییر هویت فرهنگی در طی مهاجرت موقت چهار تیپ متفاوت جدایی فرهنگی را شکل می دهد. یافته ها نشان می دهد مبتنی بر تیپ های چهارگانه جدایی فرهنگی، اختلاف معناداری در میزان رضایتمندی، ارزیابی طرد دوران گذار و طرد از روابط وجود دارد. همچنین جدایی فرهنگی از مبدأ با طرد و ابعاد آن و نیز رضایتمندی رابطه دارد، اما با بهزیستی روانی مرتبط نیست.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |