چکیده: (5479 مشاهده)
مقاله حاضر میکوشد با تکیه بر نظریه گذار جمعیتی و با رویکردی فرهنگی اجتماعی، مهمترین زمینهها و روندهای مرتبط با تحولات خانواده معاصر و طلاق را در مقیاسی جهانی (با تأکید بر وضعیت جوامع صنعتی و جهان سوم) و بهطور خاص ایران، تجزیه و تحلیل کند. مطابق مباحث این مقاله مبتنی بر تحلیل ادبیات تحقیق، درحالیکه عظمت خانواده و استحکام پیوندهای زناشویی از مهمترین ویژگیهای دوران گذشته (موسوم به "عصر طلایی") تلقی میشد، خانواده معاصر دستخوش چنان تحولات بنیادین و عمیقی شد که در دوره جدید درقالب اصطلاحاتی همچون "عصر طلاق" و "انقلاب طلاق" توصیف شده است. تجزیه و تحلیلهای مبتنی بر دادههای سازمان ملل متحد در این مقاله بهوضوح نشان میدهد که گرچه روند تصاعدی میزان طلاق بهطور کاملاً چشمگیرتری در جوامع صنعتی بهوقوع پیوسته است، میزان طلاق در ممالک جهانسوم ازجمله ایران نیز افزایش درخور ملاحظهای یافته است. بهعلاوه، خانواده معاصر با پدیدههای نوظهوری (مانند خانواده تکوالدی، خانواده تکفرزندی، بیفرزندی، زوجزیستی) مواجه شده است که غالباً ارتباط تنگاتنگی نیز با تشدید میزان طلاق دارند. بهطور خلاصه، نوگرایی و مظاهر آن (بهویژه فردگرایی، صنعتیشدن، شهرنشینی) ریشه اصلی این تغییرات بنیادین خانواده معاصر است که این مقاله بهطور خاص به نقش حیاتی تحولات فرهنگی در روندهای طلاق پرداخته است. مطابق نتایج این تحقیق، باورها و زمینههای فرهنگی- اجتماعی مساعدی درباره اهمیت خانواده در جامعه ایران وجود دارد که میتوانند نقش تعیینکنندهای در برنامهریزیها و سیاستگذاریهای معطوف به مدیریت و کنترل دامنه و شدت آسیبهای خانواده و میزان طلاق (بهویژه برای نسلهای آینده) ایفا کنند.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
پذیرش: 1395/2/8 | انتشار: 1395/2/8