1- دانشجوی دکتری جامعهشناسی اقتصاد و توسعه، دانشکدۀ علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال، تهران، ایران
2- استادیار جامعهشناسی، دانشکدۀ علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال، تهران، ایران ، dehqan.azad@gmail.com
3- استادیار جامعهشناسی، دانشکدۀ علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال، تهران، ایران
چکیده: (59 مشاهده)
طرد اجتماعی یکی از مفاهیم کلیدی در حوزۀ علوم اجتماعی و سیاستگذاری اجتماعی است که زمانی رُخ میدهد که افراد، بهدلیل فقدان حقوق اجتماعی، فرهنگی و مدنی، قادر به مشارکت کامل در جامعه و برقراری ارتباط مؤثر با سایر اعضای آن نباشند. ساکنان مناطق حاشیهنشین اطراف شهرها ازجمله قربانیان اصلی این پدیده به شمار میآیند. پژوهش حاضر با هدف کشف احساس ساکنان منطقهای حاشیهای درخصوص طرد اجتماعی انجام شده است. بدین منظور، از روش کیفی و تکنیک مصاحبه بهره گرفته شده است. شرکتکنندگان در این مطالعه، ۲۰ نفر از ساکنان محلۀ مرتضیگرد واقع در منطقۀ ۱۹ شهر تهران بودند که به شیوه نمونهگیری نظری انتخاب شدند. دادههای حاصل با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتههای پژوهش چهار مقولۀ اصلی را در ارتباط با طرد اجتماعی در این منطقه شناسایی کرد: احساس داغ ننگ، نابرابری اقتصادی و سطح نازل رفاه اجتماعی، مشکلات امنیتی و وقوع جرم، و نهایتاً تحول در ساختار و روابط اجتماعی. تفسیر دادهها نشان داد که طرد اجتماعی در میان ساکنان، همراه با انزوا و نبود تعاملات اجتماعی، آنان را در چرخهای معیوب از فقر و احساس محرومیت نسبی گرفتار میسازد. ساکنان مناطق حاشیهنشین، بهویژه در مرتضیگرد، تجربهای عمیق از طرد اجتماعی دارند که با احساس داغ ننگ، ناامنی، فقر و انزوای اجتماعی همراه است. این شرایط، نَهتنها تعاملات اجتماعی آنان را محدود کرده، بلکه چرخهای پایدار از محرومیت و نابرابری را بازتولید میکند.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
فقر و نابرابری دریافت: 1404/4/18 | پذیرش: 1404/7/30