شمارۀ جدید فصلنامه (زمستان ۱۴۰۳) منتشر شد
جستجو در مقالات منتشر شده
۱۵ نتیجه برای اعتماد
محمد عباسزاده، موسی سعادتی، نصیبه دلیر هروی،
دوره ۳، شماره ۲ - ( ۱۱-۱۳۹۱ )
چکیده
خانواده جایی است که در صورت وجود روابط صمیمی در درون آن میتواند بهترین مکان برای رشد و شکوفایی عاطفی و جسمانی اعضای خانواده تلقی گردد، اما گاه در همین مکان انواع خشونتها در مورد زنان اعمال میشود. به همین دلیل، مقاله حاضر با هدف سنجش همسرآزاری و عوامل مرتبط با آن نگاشته شده است.
روش تحقیق از نوع پیمایش بوده و جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه زنان متأهل شهر تبریز به تعداد ۳۷۸۴۶۰ نفر بود که از این تعداد ۳۸۴ نفر با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونهگیری طبقهای تصادفی انتخاب شدند.
نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان میدهد، ۵۸ درصد از تغییرات متغیر همسرآزاری روانی، ۲۹ درصد از تغییرات متغیر همسرآزاری جسمی، ۱۱ درصد از تغییرات متغیر همسرآزاری جنسی و ۳۳ درصد از تغییرات متغیر همسرآزاری اقتصادی بهوسیله متغیرهای اعتماد بین زوجین، حمایت دوستان، حمایت خانواده همسر زن و حمایت خانواده پدری زن تبیین شدهاند.
مهدی امیرکافی، فخرالسادات هاشمی نسب،
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۵-۱۳۹۲ )
چکیده
نزدیک به پنج دهه است که محققان رابطه ی بین ادراک از عدالت سازمانی و گرایشهای کاری کارمندان را (مانند رضایت شغلی، درگیری شغلی و تعهد سازمانی) مورد بررسی قرار می دهند. در این مدت تحقیقات زیادی صورت گرفته و دامنه ادبیات به طور چشمگیری گسترش یافته است. علاوه بر این حوزه های پژوهشی جدیدی مطرح شده است که در آن، عوامل گرایشی از اهمیت و جایگاه خاصی برخوردار گردیده اند.
باتوجه به نقش عوامل گرایشی در نظریه های سازمان، پژوهش حاضر تلاش کرده است از طریق یک مدل ساختاری و با استفاده از نرم افزار Amos به بررسی رابطه ی متغیرهای عدالت سازمانی، حمایت سازمانی ادراک شده و اعتماد سازمانی (متغیرهای مستقل) با تعهد سازمانی(متغیر وابسته) بپردازد.
به ویژه این تحقیق با بهره گیری از نظریه های مبادله اجتماعی، حمایت سازمانی و مبادله رهبر- عضو، نقش حمایت سازمانی ادراک شده و اعتماد سازمانی را به عنوان متغیرهای میانجی گر مورد بررسی قرار داده است. در این پژوهش ۳۴۳ نفر از کارمندان آتش نشانی، هلال احمر، دانشگاه شهید باهنر و اداره ی امور شعب (بانک ملی) استان کرمان شرکت داشتند. نتایج تحقیق نشان می دهد که عدالت سازمانی به شکل غیر مستقیم، از طریق دو متغیر حمایت سازمانی و اعتماد سازمانی بر تعهد تأثیر می گذارد. همچنین نتایج حاکی است که حمایت سازمانی ادراک شده دارای تأثیر مستقیم و غیر مستقیم بر تعهد است، تأثیر غیر مستقیم آن از طریق متغیر اعتماد سازمانی صورت می گیرد و نهایتاً تأثیر مستقیم اعتماد سازمانی بر تعهد بیش از تأثیر متغیرهای دیگر است.
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۲ )
چکیده
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین اعتماد اجتماعی[۱] و وفاق اجتماعی[۲] در بین شهروندان یزدی است. وفاق اجتماعی را توافق عمومی بر سر قواعد و اصول اجتماعی و اعتماد را حسنظن به افراد جامعه تعریف کردهاند. این تحقیق به روش پیمایش انجام شده است و دادههای آن بهوسیله پرسشنامهای که اعتبار و پایایی لازم را داشته است از ۳۱۶ نفر از شهروندان یزدی گردآوری شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که شهروندان یزدی از نظر اعتماد اجتماعی با میانگین ۴۹/۱۲۳ و وفاق اجتماعی با میانگین ۳۶/۱۷۶ در وضعیت مطلوبی قرار دارند. آزمون همبستگی پیرسون نیز نشان داد که بین اعتماد اجتماعی و وفاق اجتماعی با ضریب همبستگی ۶۷۸/۰ رابطه معناداری وجود دارد. در بین ابعاد وفاق اجتماعی بعد احساسی با ضریب ۶۸۱/۰ بیشترین رابطه و بعد هنجاری با ضریب ۲۴۵/۰ کمترین رابطه معنادار را با اعتماد اجتماعی داشتند.
[۱] Social trust [۲] Social consensus
محمود شارع پور، محمد اسماعیل ریاحی، فاطمه آرمان،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده
امروزه سرمایه اجتماعی مفهومی پراهمیت در حوزه سلامت است. این پژوهش با هدف ارزیابی تأثیر سرمایه اجتماعی و شاخصهای آن بر سلامت روان شهروندان تهرانی انجام شده است. بهاینمنظور با استفاده از تحلیل ثانویه دادههایی که دانشگاه علومپزشکی ایران در سال ۱۳۸۷ جمعآوری کرده است، نیز دادههای سازمان بهداشت جهانی و شهرداری تهران، به بررسی سلامت روانی ۲۰۶۷۰ نفر از شهروندان بالای ۱۸ سال ساکن شهر تهران پرداختهایم. براساس یافتههای توصیفی این پژوهش، ۳/۷۵ درصد پاسخگویانی که میزان سرمایه اجتماعی آنها خیلیزیاد گزارش شده است، دارای سلامت روانی ارزیابی شدهاند. درمقابل، بیش از ۶۲ درصد پاسخگویانی که سرمایه اجتماعی آنان خیلیکم گزارش شده است مشکوک به اختلال روانی هستند. نتایج تحلیل رگرسیونی نیز نشان داد که متغیرهای اعتماد اجتماعی، احساس تعلق، روابط اجتماعی، تحصیلات، مشارکت رسمی، ارزشها و هنجارها و نوعدوستی تأثیر معنیداری بر سلامت روانی شهروندان دارند. براساس یافتهها، بین متغیرهای مزبور اعتماد اجتماعی (۱۷۷/۰= بتا) بیشترین نقش را در پیشبینی متغیر وابسته یعنی سلامت روانی داشته است.
مهدی عباسی سرمدی، راضیه مهرابی کوشکی، محمود رضا رهبر قاضی،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده
سرمایه اجتماعی موضوعی بینرشتهای است که در سالهای اخیر بهطور روزافزونی کانون توجه صاحبنظران حوزههای مختلف علوم، بهویژه حوزه علوم سیاسی، جامعهشناسی، مدیریت و اقتصاد قرار گرفته است. یکی از حوزههایی که بهنظر میرسد سرمایه اجتماعی بر آن تأثیر دارد، مشارکت سیاسی و مخصوصاً مشارکت در انتخابات است که میتواند ازطریق تقویت و گسترش علاقهمندی افراد به مسائل سیاسی باعث بهبود فعالیتهای سیاسی آنان شود. ازاینرو هدف این پژوهش بررسی تأثیر ابعاد اعتماد اجتماعی، هنجارهای اجتماعی مشوق همکاری و شبکه اجتماعی بهمثابه عناصر سازنده سرمایه اجتماعی بر میزان مشارکت افراد در انتخابات در بین دانشجویان دانشگاههای دولتی شهر اصفهان بوده است. روش پژوهش توصیفی و ازنوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاههای دولتی شهر اصفهان در سال ۱۳۹۲-۱۳۹۳ است. روش نمونهگیری تصادفی طبقهای است که برای بررسی این پژوهش از حجم نمونه ۳۸۳ نفر استفاده شد. ابزار گردآوری دادهها و اطلاعات شامل دو ابزار سنجش سرمایه اجتماعی و مشارکت سیاسی است که اعتبار آنها با روش آلفای کرونباخ تعیین شده است. در این پژوهش با تقسیم سرمایه اجتماعی به سه بعد اعتماد اجتماعی، هنجارهای اجتماعی مشوق همکاری و شبکههای اجتماعی و مشارکت سیاسی در بعد شرکت در انتخابات، از روش رگرسیون OLS مبتنی بر کوواریانس و مدلسازی معادلات ساختاری با روش PLS مبتنی بر واریانس برای بررسی فرضیههای اصلی استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل فرضیههای اصلی حاکی از آن است که ازیکطرف اعتماد اجتماعی و هنجارهای اجتماعی بر تقویت شبکههای اجتماعی تأثیر میگذارد و ازسوی دیگر، اعتماد اجتماعی و شبکههای اجتماعی نیز بر افزایش میزان مشارکت در انتخابات تأثیر مثبت و معنیداری دارد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که رابطه معنیداری میان هنجارهای اجتماعی و مشارکت در انتخابات وجود ندارد.
حسین مسعودنیا، محمودرضا رهبر قاضی، راضیه مهرابی کوشکی، مهدیه پوررنجبر،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده
در این مقاله چگونگی پیوند بین اعتماد اجتماعی و مشارکت سیاسی بررسی و تحلیلشده است. هدف این بررسی بیان خاستگاه فکری و نظری این دو مفهوم بهمنزله مفاهیم کلیدی و نرم ادبیات علوم اجتماعی ازحیث نظری و نیز چگونگی سنجش عملی آنها و درنهایت آزمون تجربی ارتباط بین آن دو در حوزه مطالعه است. در آغاز با بیان سرچشمه فکری این دو مفهوم جایگاه آنها در اندیشه برخی نظریهپردازان علوم اجتماعی و سیاسی مشخص شده است. سپس ابعاد نظری اعتماد اجتماعی و مشارکت سیاسی در ادبیات جامعهشناسی کاوش شده است که اغلب گواه بر وجود نوعی رابطه متعامل بین این دو مفهوم است. بنابراین هدف این مقاله بررسی رابطه میان اعتماد اجتماعی و مشارکت سیاسی دانشجویان در دانشگاه اصفهان است. روش تحقیق پژوهش در جمعآوری و تجزیه و تحلیل دادهها پیمایشی است. این مطالعه ۲۱۴ نفر از دختران و پسران دانشجوی دانشگاه اصفهان را تحت مطالعه قرار داده است. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است که اعتبار آن، به روش صوری، و پایایی و روایی آن، به کمک آماره پایایی ترکیبی و میانگین واریانس استخراجشده سنجیده شده است و دادهها ازطریق نرمافزار اس پی اس اس و اسمارت پی ال اس تحت محیط ویندوز تجزیه و تحلیل شدند. استنباط آماری از دادهها نشاندهنده تأثیر اعتماد اجتماعی بر پنج سطح مشارکت سیاسی (حمایتکنندگان منفعل، تماس با مسئولان سیاسی، ارتباطات سیاسی، مبارزان سیاسی و اعتراضکنندگان سیاسی) است. البته یافتههای پژوهش نشان میدهد که اعتماد اجتماعی بر بیاعتنایی سیاسی تأثیر معناداری ندارد.
حمید عبداللهیان، مهین شیخ انصاری،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۴ )
چکیده
مسئلهای که مقاله حاضر به آن میپردازد ارزیابی سازوکارهای اعتماد بین کاربران ایرانی در فیسبوک است. بهلحاظ نظری از الگوی افه و فوش برای دخالت متغیر اعتماد در کنشگری کاربران استفاده کردهایم. روش جمعآوری دادههای تحقیق نیز ترکیبی بوده است؛ بدینترتیب که با روش پیمایشی در مرحله اول در حجم ۲۴۳۷ نفر در بین کاربران ایرانی اینترنت و در مرحله دوم برای تکمیل دادهها در حجم ۲۸۸ نفر در بین دانشجویان پیام نور غرب تهران دادههای کمی جمعآوری شدند. از طرف دیگر، با روشهای مشاهده مستقیم، مشارکتی و مصاحبه متمرکز دادههای کیفی تحقیق نیز جمعآوری شدند. برخی نتایج تحقیق نشان میدهند که کاربران ایرانی فیسبوک که در اینجا تحت مطالعه واقع شدند با استفاده از گزینه «قانون رؤیت»[۱] و خودافشایی متقابل روابط خود را با آشنایانشان تنظیم میکنند و برای اعتماد به افراد ناآشنا از راهکارهای اعتمادسازی جستوجوی شواهد که عبارتاند از پیداکردن دوستان مشترک (دوستان دوستان)، شفافسازی (تشکیل پروفایل با هویت واقعی، دیدن پروفایل افراد قبلاز پذیرفتن دعوت آنها و خودافشایی) و کمکردن خطر هزینه اعتماد (استفاده از قانون رؤیت برای محدودکردن دسترسی به اطلاعات یا پاککردن دوستان غیرقابل اعتماد) استفاده میکنند. نتایج دادههای کمی نشان داد فیسبوک شعاع اعتماد کاربران را افزایش میدهد.
[۱] visibility rule گزینهای در فیسبوک
مهناز فرهمند، مجتبی شفیعی نژاد، مرتضی دامن باغ،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده
قربانعلی سبکتکین، مجتبی ترکارانی، ایرج حق ندری،
دوره ۸، شماره ۲ - ( ۱۱-۱۳۹۶ )
چکیده
برقراری امنیت در ساختار شهری و برخورداری شهروندان از احساس امنیت در زندگی شهری امروزه اهمیت زیادی دارد و یکی از مؤلفههای اساسی توسعه پایدار اجتماعی محسوب میشود. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و هراس از تعرض در سطح محلههای شهر خرمآباد است. برای نیل به این هدف، از نظریههای سرمایه اجتماعی بهعنوان چارچوب نظری استفاده شده است. روش تحقیق مورد استفاده پیمایش است و داده ها از نمونه ای به حجم ۲۴۵ نفر با ابزار پرسشنامه گرداوری شدهاند. برای تحلیل داده ها از آزمون های رگرسیون خطی، تی، تحلیل واریانس یکطرفه، مقایسههای چندگانه شفه و مدلسازی معادلات ساختاری با نرمافزار لیزرل استفاده شده است. یافته ها نشان داد که تعرض به پسران نوجوان، تعرض به دختران و زنان و زورگیری شایعترین مصادیق هراس از تعرض هستند. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد متغیرهای مشارکت محله ای، رعایت هنجارهای درونیشده، اعتماد محلهای، تعلق طایفه ای، سن و مدت سکونت در محله با متغیر هراس از تعرض رابطه دارند. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیونی حاکی از آن است که متغیرهای رعایت هنجارهای درونیشده، اعتماد محله ای، تعلق طایفهای و سن به اتفاق همدیگر ۵۸ درصد از تغییرات هراس از تعرض در سطح محلههای شهر خرمآباد را تبیین میکنند. لذا در بسترهای اجتماعی مانند شهر خرمآباد که هنوز پیوندهای سنتی نسبتاً قوی مانده اند، استفاده از متغیر تعلق طایفه ای میتواند بهعنوان بُعدی از سرمایه اجتماعی (در شکل سنتی آن) مفید واقع شود. بنابراین می توان گفت طایفهگرایی شاید در حوزههایی کارکرد منفی داشته باشد، اما در زمینه ترس از تعرض نقش مثبتی را بازی میکند.
فردین منصوری، مژگان حسینی قمی، حسین مصلحتی،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
فساد اقتصادی و اداری همواره نابسامانیهای بسیاری برای جامعه بشری به دنبال داشته و سیاستهای دولت را در تضاد با منافع اکثریت قرار میدهد و باعث هدررفتن منابع ملی میشود. بنابراین مطالعه و تحقیق در زمینه فساد اقتصادی و اداری، شناسایی زمینهها و پیامدهای آن بهخصوص توسط مراکز مدنی مستقل ضروری است. زیرا بدون شناخت این پدیده راهحلهای مقابلهای، با بنبست روبهرو خواهد شد. مطالعه کیفی حاضر به بررسی زمینههای اجتماعی رواج فساد اقتصادی و اداری میپردازد. در این تحقیق با اتخاذ روششناسی کیفی، ۲۸ مصاحبه عمیق انجام شده است، که ۱۶ مصاحبه با مدیران شهرداری تهران و ۱۲مصاحبه با مدیران بانکها (بانک صادرات و پاسارگاد) بوده است. دادههای گردآوریشده با استفاده از تکنیک تحلیل تماتیک (موضوعی) تحلیل شدند. یافتههای این مطالعه کیفی، ۵ تم و مضمون اصلی به دست داد که تحت عنوان مهمترین زمینههای اجتماعی وقوع فساد اقتصادی و اداری شناخته شدند که عبارتند از پایبندی مذهبی و اخلاقی، اعتماد نهادی، آزادیهای مدنی، نظام خویشاوندپروری اداری و میزان قبح فساد در جامعه. با توجه به مضامین بهدستآمده از یافتههای تحقیق میتوان گفت که عدم پایبندی مذهبی و اخلاقی در افراد زمانی که با عدم وجدان کاری و اخلاق حرفهای باشد، عدم اعتماد نهادی با کاهش رضایت شغلی، تعهد سازمانی، کاهش اطمینان و ایجاد انحراف شغلی، عدم شفافسازی و گردش آزاد اطلاعات به علت عدم آزادیهای مدنی، وجود نظام خویشاوندپروری اداری با بهوجودآوردن امور خلاف قانونی چون اختلاس، پارتیبازی، فروش اطلاعات محرمانه سازمان و نظایر آن، عدم قبح فساد از طریق تبدیل آن به یک ارزش در جامعه میتوانند زمینهساز رواج فساد اقتصادی و اداری باشند.
آقای مجید قورچی بیگی،
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده
جرایم یقهسفیدها، صرفنظر از مناقشات نظری پیرامون مفهوم آن، برای نظریههای جرمشناسی، چالشی نظری به همراه داشته است. جرمشناسیِ مبتنی بر نظریههای ساختار اجتماعی قادر به تبیین اینگونه از جرایم نبودند؛ زیرا علت اصلی جرم را در عوامل مرتبط با ساختارهای اجتماعی جستجو میکردند؛ در حالی که در این گونه از جرایم، مجرمان افرادی کاملاً بهنجار، تحصیلکرده و همنوا با هنجارهای اجتماعی به نظر میرسیدند. هرچند ساترلند تلاش نمود تا در قالب نظریه عمومی جرم، تمام انواع جرایم را تحلیل نماید اما هنوز این پرسش وجود دارد که آیا جرایم یقهسفیدها مستلزم نظریه اختصاصی است یا با نظریههای موجود میتوان این جرایم را تحلیل نمود. این مقاله، از رهگذر روش تحلیل محتوای کیفی به دنبال بررسی زمینهها و انگیزههای اینگونه از جرایم است. موردِ مطالعه در این مقاله شامل نوزده پروندهای است که در رابطه با ارتکاب این جرایم در دادگاههای شهر تهران تشکیل شده است. براساس این مطالعه عوامل مختلفی ازجمله فرصت، دسترسی به آماج، نیاز، فشار، عذرها و توجیهات عقلانی، اعتماد، خردهفرهنگهای شغلی و احتمال ضعیف کشف جرایم ازجمله عوامل مؤثر در ارتکاب اینگونه از جرایم هستند. یافتهها نشان داد جرایم یقهسفیدها جرم مردانهای است که توسط افراد بدون سابقه مجرمانه و در دوران میانسالی ارتکاب مییابد؛ به عبارت دیگر جرمِ مردانِ میانسالِ بدون سابقه. وجود فرصت در ساختارهای سازمانی و شغلی، خردهفرهنگهای شغلی و دسترسی آسان به آماج در سطح سازمانی، وجود عذرها و توجیهات عقلانی در سطح فردی، در کنار وجود فشار در محیط اجتماعی و احتمال ضعیف کشف جرایم در سطح کلان از زمینهها و انگیزههای ارتکاب چنین جرایمی است.
محسن دهقان، علی رحمانی فیروزجاه، علی اصغر عباسی اسفجیر،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۸ )
چکیده
این مقاله درصدد بررسی ارتباط ادراک فساد با اعتماد اجتماعی در میان شهروندان بالای ۳۰ سال شهرهای آمل، ساری و چالوس استان مازندران است. در متغیر ادراک فساد از نظریههای هوجس، ترایسمن و هایدن هایمر و در متغیر سرمایۀ اجتماعی از رویکرد نظری نهاد محور و به طور اخص از نظریههای بوروثستاین و استول استفاده گردیده است. دادههای موردنیاز با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه از میان نمونۀ آماری ۴۰۰ نفری جمعآوری شدهاند. تحلیل اطلاعات تحقیق از طریق دو نرمافزار اسپیاساس و آموس انجام پذیرفت. یافتههای توصیفی نشان داد که میزان سازۀ ادراک فساد و تمامی ابعادش (فساد خرد، فساد کلان، فساد سیستمی و فساد بینالمللی) در سطح بالایی و میزان سازۀ اعتماد اجتماعی و تمامی ابعادش (بین فردی، تعمیمیافته، نهادی و محیطی) در سطح پایینی قرار دارند. یافتههای تبیینی نشان داد که ادراک فساد و تمامی ابعادش، رابطه معکوس و قوی با اعتماد اجتماعی دارند که قویترین روابط به ترتیب مربوط به ابعاد ادراک فساد سیستمی، فساد کلان، فساد خرد و فساد بینالمللی بوده است. نتایج حاکی است که هرچه میزان ادراک فساد در همۀ ابعادش افزایش و گسترش یابد، باعث افول و کاهش میزان اعتماد اجتماعی در ابعاد مختلف آن میگردد.
محمد روزخوش،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۸-۱۳۹۹ )
چکیده
سرمایۀ اجتماعی در ایران نیز همچون بسیاری از کشورهای دیگر، از پرکاربردترین مفاهیم علوم اجتماعی است و در میان مسئولان سیاسی و اجرایی نیز مقبولیت ویژهای یافته است. این مقاله، به میانجی ارائۀ روایتی از برآمدن و بسط ایدۀ سرمایۀ اجتماعی در جهان، دلالت های اجتماعی و سیاسی کلان این مفهوم را در ایران، ارزیابی می کند. مقاله در سه سطح سازمان یافته است ابتدا تاریخچهای مختصر از ایدۀ سرمایۀ اجتماعی و برآمدن آن در علوم انسانی جهان و نقد و نظرها دربارۀ آن عرضه میشود. سپس به ایجاز از سیر تاریخی طرح ایدۀ سرمایۀ اجتماعی در ایران سخن به میان میآید و در نهایت پروبلماتیک پژوهشها و تحلیلهای ایرانی سرمایۀ اجتماعی، گزارههای بنیادی این پژوهشها (و تحلیلها)، و راهبردهای پیشنهادیشان مرور میشود. آنچه در نهایت این مقاله بر آن تأکید میگذارد، شکافی است که میان، مسئلهمندی، ابزارهای تحلیلی و «سیاستها» و «راهبردهای» پیشنهادی این آثار ظهور کرده است. این پژوهشها در پی تلاش برای توضیح مسائل و تحولات جامعۀ ایران، دربارۀ فقر و نابرابری، ساختار دولت، تغییر مناسبات کلان اقتصادی، اجتماعی و سیاسی سخن گفتهاند، حال آنکه نتوانستهاند در چارچوب ایدۀ سرمایۀ اجتماعی در چارچوب ایدۀ سرمایۀ اجتماعی زمینۀ نظری و ابزارهای مفهومی درخورِ چنین تحلیلی را فراهم آورند.. مقاله استدلال میکند که این آشفتگی صرفاً برآمده از بیتوجهی محققان ایرانی نیست، بلکه چه بسا برخاسته از پریشانی و تشتت اصل ایدۀ سرمایۀ اجتماعی باشد.
عبدالمحمد کاظمی، محسن گودرزی،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده
دادههای اجتماعی موجود برای چند دهۀ اخیر، حاکی از آن است که جامعۀ ایران دچار یک بحران اعتماد فراگیر و عمیق شده است. توزیع میزان اعتماد عمومی در کشورهای مختلف جهان بر اساس دادههای پیمایش جهانی ارزشها، نشان میدهد که ایران با سطح اعتمادی در حدود ۱۵ درصد جزو کشورهای «کم-اعتماد» جهان است؛ درحالیکه در جوامعی نظیر کشورهای اسکاندیناوی، هلند و چین این میزان بالاتر از ۶۰ درصد و در کشورهای دیگری نظیر استرالیا، کانادا، سوئیس، آفریقای جنوبی و ویتنام بین ۴۰ تا ۶۰ درصد است. در مقابل، کشورهای کماعتمادی هم وجود دارند که میزان اعتماد در آنها زیر ۱۰ درصد است (که عمدتاً شامل کشورهایی آفریقایی و نیز یوگسلاوی سابق میشوند که نوعی جنگ داخلی و نسلکشی را تجربه کردهاند و یا مناطقی در آمریکای لاتین که تحت کنترل کارتلهای مواد مخدر هستند).
در این مقاله، تغییرات اعتماد در سه سطح- اعتماد عمومی، اعتماد سیاسی و اعتماد نهادی (یا اعتماد به گروههای شغلی) - بررسی شدهاند. دادهها نشان میدهند بهرغم وجود روندها و نیروهای اعتمادزا، میزان اعتماد در تمامی این سطوح روند نزولی داشتهاند و جامعۀ ایران با یک بحران بیاعتمادی فراگیر دستبهگریبان است. چیزی که بر اهمیت این موضوع میافزاید آن است که شاخص میزان اعتماد اجتماعی، همبستگی مستقیمی با بسیاری از شاخصهای دیگر حیات اجتماعی دارد که نشاندهندۀ یک جامعۀ سالم، کارا و امیدوارند. پیامد این وضعیت را بر اساس دو مدل مورد بررسی قرار دادهایم؛ در یک مدل سهوجهی (جامعه، دولت و بازار)، این فرضیه را طرح کردهایم که با ضعیف شدن ضلع جامعه دو نیروی زور و پول بهعنوان نماد دو ضلع دولت و بازار فضای اجتماعی را پر میکنند. این تغییرات هم در سطح سیستمیک (برای مثال ظهور و رشد شرکتهای خصولتی) و هم در سطح نظام شخصیت بروز خواهد کرد. جنبهای دیگر از تحولات جامعۀ ایران را بر اساس ماتریسی متشکل از اعتماد سیاسی و اعتماد عمومی توضیح دادهایم. در نظر گرفتن دو سطح بالا و پایین برای هریک از این دو نوع اعتماد در این ماتریس، منجر به ایجاد چهار ترکیب عمده میشود و دادههای تجربی پیشگفته جامعۀ ایران را در ترکیبی قرار میدهد که محتملترین وضعیتهای پیش روی آن بحران و آشوب است. اینهمه گویای آن است که با مشکلی عمیق، جدی و نگرانکننده مواجه هستیم که نیاز به پاسخی جامع و اندیشیده دارد و همین امر مواجهۀ علمی، تجربی و دقیق با این پدیده را ضروری میسازد. این مقاله گامی در آن جهت است.
سوسن باستانی، افسانه کمالی، مریم صالحی هیکویی،
دوره ۱۳۸۷، شماره ۵ - ( ۶-۱۳۸۷ )
چکیده
اعتماد یکی از عناصر بنیادین تعامل اجتماعی است که در حل مسایل مربوط به نظم اجتماعی نقشی تعیینکننده دارد. اعتماد پیششرط عمده و کلیدی برای موجودیت هر جامعهای محسوب میشود و تسهیلکننده مبادلات در فضای اجتماعی است. اعتماد بین شخصی در روابط اجتماعی شکل میگیرد و در طول زمان تقویت میشود، لذا کمّ و کیف روابط، میزان و نحوه تعاملات میتواند در تقویت و شکلگیری اعتماد مؤثر باشد. سازوکار پیوندهای اجتماعی، در شبکه روابط غیررسمی فرد ـ که به عنوان سرمایه اجتماعی شبکه نام برده میشود ـ طی مکانیسمی به افزایش اعتماد اجتماعی منجر میگردد. لذا میزان و گستره روابط و تعاملات در شبکه، در ابعاد ساختی (اندازه و ترکیب شبکه)، تعاملی (فراوانی تماس، صمیمیت) و کارکردی (حمایتها) در ایجاد و تقویت اعتماد تأثیرگذار خواهد بود.
در این مقاله تأثیر سرمایه اجتماعی شبکه و متغیرهای زمینهای بر اعتماد، مورد آزمون قرار گرفته است. این مطالعه با روش پیمایش و با استفاده از پرسشنامه انجام شده است و جامعه آماری آن را افراد ۱۸ سال به بالای تهران تشکیل میدهند. حجم نمونه ۳۲۰ نفر است که با روش نمونهگیری خوشهای با احتمال متناسب با حجم انتخاب گردید.
نتایج حاکی از آن است که با افزایش سرمایه اجتماعی شبکه افراد، اعتماد متقابل بین شخصی نیز افزایش مییابد. به بیان دیگر روابط و تعاملات و منابع حمایتی موجود در شبکه میتواند زمینهساز ایجاد و تقویت اعتماد بین افراد باشد. از بین ویژگیهای شبکه، صمیمیت و حمایت متقابل دو عامل اصلی تبیینکننده هستند که صمیمیت نقش مهمتری دارد. البته ویژگیهای فردی، بهویژه وضعیت تأهل و وضع فعالیت نیز بهطور غیرمستقیم بر اعتماد تأثیرگذار بودهاند، اما از بین متغیرهای فردی و متغیرهای شبکهای، نقش متغیرهای شبکهای بهویژه صمیمیت پیوند و حمایتهای متقابل در تبیین اعتماد بیشتر است. به بیان دیگر ویژگیهای شبکه، بیش از ویژگیهای فردی افراد در اعتمادشان به یکدیگر تأثیر دارد.