شمارۀ جدید فصلنامه (زمستان ۱۴۰۳) منتشر شد


جستجو در مقالات منتشر شده


۱۵ نتیجه برای اعتماد

محمد عباس‌زاده، موسی سعادتی، نصیبه دلیر هروی،
دوره ۳، شماره ۲ - ( ۱۱-۱۳۹۱ )
چکیده

خانواده جایی است که در صورت وجود روابط صمیمی در درون آن می‌تواند بهترین مکان برای رشد و شکوفایی عاطفی و جسمانی اعضای خانواده تلقی گردد، اما گاه در همین مکان انواع خشونت‌ها در مورد زنان اعمال می‌شود. به همین دلیل، مقاله حاضر با هدف سنجش همسرآزاری و عوامل مرتبط با آن نگاشته شده است.
روش تحقیق از نوع پیمایش بوده و جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه زنان متأهل شهر تبریز به تعداد ۳۷۸۴۶۰ نفر بود که از این تعداد ۳۸۴  نفر با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه‌گیری طبقه‌ای تصادفی انتخاب شدند.
نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان می‌دهد، ۵۸ درصد از تغییرات متغیر همسرآزاری روانی، ۲۹ درصد از تغییرات متغیر همسرآزاری جسمی، ۱۱ درصد از تغییرات متغیر همسرآزاری جنسی و ۳۳ درصد از تغییرات متغیر همسرآزاری اقتصادی به‌وسیله متغیرهای اعتماد بین زوجین، حمایت دوستان، حمایت خانواده همسر زن و حمایت خانواده پدری زن تبیین شده‌اند.
مهدی امیرکافی، فخرالسادات هاشمی نسب،
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۵-۱۳۹۲ )
چکیده

نزدیک به پنج دهه است که محققان رابطه ی بین ادراک از عدالت سازمانی و گرایشهای کاری کارمندان را (مانند رضایت شغلی، درگیری شغلی و تعهد سازمانی) مورد بررسی قرار می دهند. در این مدت تحقیقات زیادی صورت گرفته و دامنه ادبیات به طور چشمگیری گسترش یافته است. علاوه بر این حوزه های پژوهشی جدیدی مطرح شده است که در آن، عوامل گرایشی از اهمیت و جایگاه خاصی برخوردار گردیده اند.
باتوجه به نقش عوامل گرایشی در نظریه های سازمان، پژوهش حاضر تلاش کرده است از طریق یک مدل ساختاری و با استفاده از نرم افزار Amos به بررسی رابطه ی متغیرهای عدالت سازمانی، حمایت سازمانی ادراک شده و اعتماد سازمانی (متغیرهای مستقل) با تعهد سازمانی(متغیر وابسته) بپردازد.
به ویژه این تحقیق با بهره گیری از نظریه های مبادله اجتماعی، حمایت سازمانی و مبادله رهبر- عضو، نقش حمایت سازمانی ادراک شده و اعتماد سازمانی را به عنوان متغیرهای میانجی گر مورد بررسی قرار داده است. در این پژوهش ۳۴۳ نفر از کارمندان آتش نشانی، هلال احمر، دانشگاه شهید باهنر و اداره ی امور شعب (بانک ملی) استان کرمان شرکت داشتند. نتایج تحقیق نشان می دهد که عدالت سازمانی به شکل غیر مستقیم، از  طریق دو متغیر حمایت سازمانی و اعتماد سازمانی بر تعهد تأثیر می گذارد. همچنین نتایج حاکی است که حمایت سازمانی ادراک شده دارای تأثیر مستقیم و غیر مستقیم بر تعهد است، تأثیر غیر مستقیم آن از طریق متغیر اعتماد سازمانی صورت می گیرد و نهایتاً تأثیر مستقیم اعتماد سازمانی بر تعهد بیش از تأثیر متغیرهای دیگر است.

دوره ۴، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۲ )
چکیده

هدف این پژوهش بررسی رابطه بین اعتماد اجتماعی[۱] و وفاق اجتماعی[۲] در بین شهروندان یزدی است. وفاق اجتماعی را توافق عمومی بر سر قواعد و اصول اجتماعی و اعتماد را حسن‌ظن به افراد جامعه تعریف کرده‌اند. این تحقیق به روش پیمایش انجام شده است و داده‌های آن به‌وسیله پرسش‌نامه‌ای که اعتبار و پایایی لازم را داشته است از ۳۱۶ نفر از شهروندان یزدی گردآوری شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده­ها نشان داد که شهروندان یزدی از نظر اعتماد اجتماعی با میانگین ۴۹/۱۲۳ و وفاق اجتماعی با میانگین ۳۶/۱۷۶ در وضعیت مطلوبی قرار دارند. آزمون همبستگی پیرسون نیز نشان داد که بین اعتماد اجتماعی و وفاق اجتماعی با ضریب همبستگی ۶۷۸/۰ رابطه معناداری وجود دارد. در بین ابعاد وفاق اجتماعی بعد احساسی با ضریب ۶۸۱/۰ بیشترین رابطه و بعد هنجاری با ضریب ۲۴۵/۰ کمترین رابطه معنادار را با اعتماد اجتماعی داشتند.
[۱] Social trust [۲] Social consensus  
محمود شارع پور، محمد اسماعیل ریاحی، فاطمه آرمان،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده

امروزه سرمایه اجتماعی مفهومی پراهمیت در حوزه سلامت است. این پژوهش با هدف ارزیابی تأثیر سرمایه اجتماعی و شاخص­های آن بر سلامت روان شهروندان تهرانی انجام شده است. به‌این‌منظور با استفاده از تحلیل ثانویه داده­هایی که دانشگاه علوم‌پزشکی ایران  در سال ۱۳۸۷ جمع‌آوری کرده است، نیز داده‌های سازمان بهداشت جهانی و شهرداری تهران، به بررسی سلامت روانی ۲۰۶۷۰ نفر از شهروندان بالای ۱۸ سال ساکن شهر تهران پرداخته‌ایم. براساس یافته­های توصیفی این پژوهش، ۳/۷۵ درصد پاسخگویانی که میزان سرمایه اجتماعی آنها خیلی‌زیاد گزارش شده است، دارای سلامت روانی ارزیابی شده­اند. درمقابل، بیش از ۶۲ درصد پاسخگویانی که سرمایه اجتماعی آنان خیلی‌کم گزارش شده است مشکوک به اختلال روانی هستند. نتایج تحلیل رگرسیونی نیز نشان داد که متغیرهای ­اعتماد اجتماعی، احساس تعلق، روابط اجتماعی، تحصیلات، مشارکت رسمی، ارزش‌ها و هنجارها و نوع‌دوستی تأثیر معنی‌داری بر سلامت روانی شهروندان دارند. براساس یافته‌ها، بین متغیرهای مزبور اعتماد اجتماعی (۱۷۷/۰= بتا) بیشترین نقش را در پیش‌بینی متغیر وابسته یعنی سلامت روانی داشته است. 
مهدی عباسی سرمدی، راضیه مهرابی کوشکی، محمود رضا رهبر قاضی،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده

سرمایه اجتماعی موضوعی بین‌رشته­ای است که در سال­های اخیر به‌طور روزافزونی کانون توجه صاحب­نظران حوزه­های مختلف علوم، به‌ویژه حوزه علوم سیاسی، جامعه­شناسی، مدیریت و اقتصاد قرار گرفته است. یکی از حوزه­هایی که به‌نظر می­رسد سرمایه اجتماعی بر آن تأثیر دارد، مشارکت سیاسی و مخصوصاً مشارکت در انتخابات است که می­تواند ازطریق تقویت و گسترش علاقه­مندی افراد به مسائل سیاسی باعث بهبود فعالیت­های سیاسی آنان شود. ازاین‌رو هدف این پژوهش بررسی تأثیر ابعاد اعتماد اجتماعی، هنجارهای اجتماعی مشوق همکاری و شبکه اجتماعی به‌مثابه عناصر سازنده سرمایه اجتماعی بر میزان مشارکت افراد در انتخابات در بین دانشجویان دانشگاه­های دولتی شهر اصفهان بوده است. روش پژوهش توصیفی و ازنوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه­های دولتی شهر اصفهان در سال ۱۳۹۲-۱۳۹۳ است. روش نمونه­گیری تصادفی طبقه­ای است که برای بررسی این پژوهش از حجم نمونه ۳۸۳ نفر استفاده شد. ابزار گردآوری داده­ها و اطلاعات شامل دو ابزار سنجش سرمایه اجتماعی و مشارکت سیاسی است که اعتبار آنها با روش آلفای کرونباخ تعیین شده است. در این پژوهش با تقسیم سرمایه اجتماعی به سه بعد اعتماد اجتماعی، هنجارهای اجتماعی مشوق همکاری و شبکه­های اجتماعی و مشارکت سیاسی در بعد شرکت در انتخابات، از روش رگرسیون OLS مبتنی بر کوواریانس و مدل‌سازی معادلات ساختاری با روش PLS مبتنی بر واریانس برای بررسی فرضیه‌های اصلی استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل فرضیه­های اصلی حاکی از آن است که ازیک‌طرف اعتماد اجتماعی و هنجارهای اجتماعی بر تقویت شبکه­های اجتماعی تأثیر می‌گذارد و ازسوی دیگر، اعتماد اجتماعی و شبکه­های اجتماعی نیز بر افزایش میزان مشارکت در انتخابات تأثیر مثبت و معنی­داری دارد. یافته­های پژوهش نشان می­دهد که رابطه معنی‌داری میان هنجارهای اجتماعی و مشارکت در انتخابات وجود ندارد.
حسین مسعودنیا، محمودرضا رهبر قاضی، راضیه مهرابی کوشکی، مهدیه پوررنجبر،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده

در این مقاله چگونگی پیوند بین اعتماد اجتماعی و مشارکت سیاسی بررسی و تحلیل‌شده است. هدف این بررسی بیان خاستگاه فکری و نظری این دو مفهوم به‌منزله مفاهیم کلیدی و نرم ادبیات علوم اجتماعی ازحیث نظری و نیز چگونگی سنجش عملی آنها و درنهایت آزمون تجربی ارتباط بین آن دو در حوزه مطالعه است. در آغاز با بیان سرچشمه فکری این دو مفهوم جایگاه آنها در اندیشه برخی نظریه‌پردازان علوم اجتماعی و سیاسی مشخص شده است. سپس ابعاد نظری اعتماد اجتماعی و مشارکت سیاسی در ادبیات جامعه‌شناسی کاوش شده است که اغلب گواه بر وجود نوعی رابطه متعامل بین این دو مفهوم است. بنابراین هدف این مقاله بررسی رابطه میان اعتماد اجتماعی و مشارکت سیاسی دانشجویان در دانشگاه اصفهان است. روش تحقیق پژوهش در جمع‌آوری و تجزیه و تحلیل داده­ها پیمایشی است. این مطالعه ۲۱۴ نفر از دختران و پسران دانشجوی دانشگاه اصفهان را تحت مطالعه قرار داده است. برای جمع­آوری اطلاعات از پرسش‌نامه استفاده شده است که اعتبار آن، به روش صوری، و پایایی و روایی آن، به کمک آماره پایایی ترکیبی و میانگین واریانس استخراج‌شده سنجیده شده است و داده‌ها ازطریق نرم‌افزار اس پی اس اس و اسمارت پی ال اس تحت محیط ویندوز تجزیه و تحلیل شدند. استنباط آماری از داده‌ها نشان‌دهنده تأثیر اعتماد اجتماعی بر پنج سطح مشارکت سیاسی (حمایت­کنندگان منفعل، تماس با مسئولان سیاسی، ارتباطات سیاسی، مبارزان سیاسی و اعتراض‌کنندگان سیاسی) است. البته یافته­های پژوهش نشان می­دهد که اعتماد اجتماعی بر بی‌اعتنایی سیاسی تأثیر معناداری ندارد.
حمید عبداللهیان، مهین شیخ انصاری،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۴ )
چکیده

مسئله‌ای که مقاله حاضر به آن می‌پردازد ارزیابی سازوکارهای اعتماد بین کاربران ایرانی در فیسبوک است. به­لحاظ نظری از الگوی افه و فوش برای دخالت متغیر اعتماد در کنشگری کاربران استفاده کرده‌ایم. روش جمع‌آوری داده‌های تحقیق نیز ترکیبی بوده است؛ بدین‌ترتیب که با روش پیمایشی در مرحله اول در حجم ۲۴۳۷ نفر در بین کاربران ایرانی اینترنت و در مرحله دوم برای تکمیل داده‌ها در حجم ۲۸۸ نفر در بین دانشجویان پیام نور غرب تهران داده‌های کمی جمع‌آوری شدند. از طرف دیگر، با روش‌های مشاهده مستقیم، مشارکتی و مصاحبه متمرکز داده‌های کیفی تحقیق نیز جمع‌آوری شدند. برخی نتایج تحقیق نشان می‌دهند که کاربران ایرانی فیسبوک که در اینجا تحت مطالعه واقع شدند با استفاده از گزینه «قانون رؤیت»[۱] و خودافشایی متقابل روابط خود را با آشنایانشان تنظیم می‌کنند و برای اعتماد به افراد ناآشنا از راهکارهای اعتمادسازی جست­وجوی شواهد که عبارت­اند از پیداکردن دوستان مشترک (دوستان دوستان)، شفاف‌سازی (تشکیل پروفایل با هویت واقعی، دیدن پروفایل افراد قبل­از پذیرفتن دعوت آنها و خودافشایی) و کم‌کردن خطر هزینه اعتماد (استفاده از قانون رؤیت برای محدودکردن دسترسی به اطلاعات یا پاک­کردن دوستان غیرقابل ‌اعتماد) استفاده می‌کنند. نتایج داده­های کمی نشان داد فیسبوک شعاع اعتماد کاربران را افزایش می­دهد.

 

[۱]  visibility rule   گزینه­ای در فیسبوک


مهناز فرهمند، مجتبی شفیعی نژاد، مرتضی دامن باغ،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده

افزایش بی‌اعتمادی اجتماعی در جامعه به رشد فعالیت­ های فردگرایانه و کاهش فعالیت­ های جمعی می­ انجامد و درنتیجه به تهدیدی برای انسجام اجتماعی تبدیل می­ شود. اعتماد اجتماعی سرمایه اصلی هر جامعه­ است و نادیده ­گرفتن آن به‌منزله فاصله­گرفتن از جامعه سالم و درنتیجه، افزایش بی‌اعتمادی در جامعه است. تحقیق حاضر با تکنیک پیمایش درصدد است وضعیت دوگانگی فرهنگی و رابطه آن با بی‌اعتمادی اجتماعی را در دو شهر یزد و اهواز به‌صورت تطبیقی بررسی کند. جامعه آماری این تحقیق را افراد ۱۵ تا ۶۴ ساله ساکن در دو شهر یزد و اهواز تشکیل می­ دهند که از بین آنها نمونه­ای با حجم ۶۰۰ نفر به روش نمونه­ گیری خوشه­ ای انتخاب شده است. نتایج داده ­های این پژوهش حاکی است که بین دوگانگی فرهنگی و بی‌اعتمادی رابطه­ معناداری وجود دارد. این بدان­ معناست که هرچقدر ارزش‌های سنتی و مدرن هم­ زمان در رفتار افراد و کنش ­های اجتماعی آنان ظهور کند به‌تبع آن، بی‌اعتمادی افزایش می­ یابد. داده ­ها مؤید آن است که میزان بی‌اعتمادی اجتماعی در دو بعد محیطی و نهادی بیشتر از ابعاد دیگر است و این میزان نزد شهروندان یزدی نسبت به شهروندان اهوازی بالاتر است. نتایج تحلیل رگرسیون نشان می­ دهد که ابعاد تساوی، دموکراتیک، خاص‌گرایی، جامعه مدنی و تقدیر، به ­ترتیب قدرت پیش‌بینی، قادرند ۲/۲۱ درصد از تغییرات میزان بی‌اعتمادی اجتماعی را تبیین کنند. به‌طورکلی، نتایج تحقیق حاضر نشان می‌دهد که دوگانگی فرهنگی یکی از عوامل افزایش بی‌اعتمادی در عرصه ­های تعاملی، سیاسی و اجتماعی است. 


قربانعلی سبکتکین، مجتبی ترکارانی، ایرج حق ندری،
دوره ۸، شماره ۲ - ( ۱۱-۱۳۹۶ )
چکیده

برقراری امنیت در ساختار شهری و برخورداری شهروندان از احساس امنیت در زندگی شهری امروزه اهمیت زیادی دارد و یکی از مؤلفه­های اساسی توسعه پایدار اجتماعی محسوب می‌شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و هراس از تعرض در سطح محله­های شهر خرم‌آباد است. برای نیل به این هدف، از نظریه­‌های سرمایه اجتماعی به‌عنوان چارچوب نظری استفاده شده است. روش تحقیق مورد استفاده پیمایش است و داده ­ها از نمونه ­ای به حجم ۲۴۵ نفر با ابزار پرسش‌نامه گرداوری شده­اند. برای تحلیل داده ­ها از آزمون­ های رگرسیون خطی، تی، تحلیل واریانس یک‌طرفه، مقایسه‌های چندگانه شفه و مدل‌سازی معادلات ساختاری با نرم‌افزار لیزرل استفاده شده است. یافته ­ها نشان داد که تعرض به پسران نوجوان، تعرض به دختران و زنان و زورگیری شایع‌ترین مصادیق هراس از تعرض هستند. نتایج آزمون فرضیه ­ها نشان داد متغیرهای مشارکت محله­ ای، رعایت هنجارهای درونی‌شده، اعتماد محله­ای، تعلق طایفه ­ای، سن و مدت سکونت در محله با متغیر هراس از تعرض رابطه دارند. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیونی حاکی از آن است که متغیرهای رعایت هنجارهای درونی‌شده، اعتماد محله­ ای، تعلق طایفه­ای و سن به اتفاق همدیگر ۵۸ درصد از تغییرات هراس از تعرض در سطح محله‌های شهر خرم‌آباد را تبیین می‌کنند. لذا در بسترهای اجتماعی مانند شهر خرم‌آباد که هنوز پیوندهای سنتی نسبتاً قوی مانده­ اند، استفاده از متغیر تعلق طایفه ­ای می‌تواند به‌عنوان بُعدی از سرمایه اجتماعی (در شکل سنتی آن) مفید واقع شود. بنابراین می­ توان گفت طایفه‌گرایی شاید در حوزه‌هایی کارکرد منفی داشته باشد، اما در زمینه ترس از تعرض نقش مثبتی را بازی می‌کند.
 
فردین منصوری، مژگان حسینی قمی، حسین مصلحتی،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده

فساد اقتصادی و اداری همواره نابسامانیهای بسیاری برای جامعه بشری به دنبال داشته و سیاستهای دولت را در تضاد با منافع اکثریت قرار میدهد و باعث هدررفتن منابع ملی میشود. بنابراین مطالعه و تحقیق در زمینه فساد اقتصادی و اداری، شناسایی زمینه‌‌ها و پیامدهای آن به‌خصوص توسط مراکز مدنی مستقل ضروری است. زیرا بدون شناخت این پدیده راه‌حل‌های مقابلهای، با بن‌بست روبه‌رو خواهد شد. مطالعه کیفی حاضر به بررسی زمینههای اجتماعی رواج فساد اقتصادی و اداری میپردازد. در این تحقیق با اتخاذ روش‌شناسی کیفی، ۲۸ مصاحبه عمیق انجام شده است، که ۱۶ مصاحبه با مدیران شهرداری تهران و ۱۲مصاحبه با مدیران بانکها (بانک صادرات و پاسارگاد) بوده است. داده‌‌های گردآوری‌شده با استفاده از تکنیک تحلیل تماتیک (موضوعی) تحلیل شدند. یافتههای این مطالعه کیفی، ۵ تم و مضمون اصلی به دست داد که تحت عنوان مهمترین زمینههای اجتماعی وقوع فساد اقتصادی و اداری شناخته شدند که عبارتند از پایبندی مذهبی و اخلاقی، اعتماد نهادی، آزادیهای مدنی، نظام خویشاوندپروری اداری و میزان قبح فساد در جامعه. با توجه به مضامین بهدستآمده از یافته‌های تحقیق‌‌ میتوان گفت که عدم پایبندی مذهبی و اخلاقی در افراد زمانی که با عدم وجدان کاری و اخلاق حرفه‌ای باشد، عدم اعتماد نهادی با کاهش رضایت شغلی، تعهد سازمانی، کاهش اطمینان و ایجاد انحراف شغلی، عدم شفاف‌سازی و گردش آزاد اطلاعات به علت عدم آزادیهای مدنی، وجود نظام خویشاوندپروری اداری با به‌وجودآوردن امور خلاف قانونی چون اختلاس، پارتی‌بازی، فروش اطلاعات محرمانه سازمان و نظایر آن، عدم قبح فساد از طریق تبدیل آن به یک ارزش در جامعه‌‌ میتوانند زمینه‌ساز رواج فساد اقتصادی و اداری باشند.

آقای مجید قورچی بیگی،
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده

جرایم یقه­سفیدها، صرف­نظر از مناقشات نظری پیرامون مفهوم آن، برای نظریه‌های جرم‌شناسی، چالشی نظری به همراه داشته است. جرم­شناسیِ مبتنی بر نظریه­های ساختار اجتماعی قادر به تبیین این‌گونه از جرایم نبودند؛ زیرا علت اصلی جرم را در عوامل مرتبط با ساختارهای اجتماعی جستجو می­کردند؛ در حالی که در این‌ گونه‌ از جرایم، مجرمان افرادی کاملاً بهنجار، تحصیل‌کرده و همنوا با هنجارهای اجتماعی به نظر می­رسیدند. هرچند ساترلند تلاش نمود تا در قالب نظریه عمومی جرم، تمام انواع جرایم را تحلیل نماید اما هنوز این پرسش وجود دارد که آیا جرایم یقه­سفیدها مستلزم نظریه اختصاصی است یا با نظریه­های موجود می­توان این جرایم را تحلیل نمود. این مقاله، از رهگذر روش تحلیل محتوای کیفی به دنبال بررسی زمینه­ها و انگیزه­های این‌گونه از جرایم است. موردِ مطالعه در این مقاله شامل نوزده پرونده­ای است که در رابطه با ارتکاب این جرایم در دادگاه­های شهر تهران تشکیل شده است. براساس این مطالعه عوامل مختلفی ازجمله فرصت، دسترسی به آماج، نیاز، فشار، عذرها و توجیهات عقلانی، اعتماد، خرده‌فرهنگ­های شغلی و احتمال ضعیف کشف جرایم ازجمله عوامل مؤثر در ارتکاب این‌گونه از جرایم هستند. یافته­ها نشان داد جرایم یقه‌سفیدها جرم مردانه­ای است که توسط افراد بدون سابقه مجرمانه و در دوران میان­سالی ارتکاب می­یابد؛ به عبارت دیگر جرمِ مردانِ میان­سالِ بدون سابقه. وجود فرصت در ساختارهای سازمانی و شغلی، خرده‌فرهنگ‌های شغلی و دسترسی آسان به آماج در سطح سازمانی، وجود عذرها و توجیهات عقلانی در سطح فردی، در کنار وجود فشار در محیط اجتماعی و احتمال ضعیف کشف جرایم در سطح کلان از زمینه­ها و انگیزه­های ارتکاب چنین جرایمی است.

محسن دهقان، علی رحمانی فیروزجاه، علی اصغر عباسی اسفجیر،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۸ )
چکیده

این مقاله درصدد بررسی ارتباط ادراک فساد با اعتماد اجتماعی در میان شهروندان بالای ۳۰ سال شهرهای آمل، ساری و چالوس استان مازندران است. در متغیر ادراک فساد از نظریه‌های هوجس، ترایسمن و هایدن هایمر و در متغیر سرمایۀ اجتماعی از رویکرد نظری نهاد محور و به طور اخص از نظریه‌های بوروثستاین و استول استفاده گردیده است. داده‌های موردنیاز با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسش‌نامه از میان نمونۀ آماری ۴۰۰ نفری جمع‌آوری شده‌اند. تحلیل اطلاعات تحقیق از طریق دو نرم‌افزار اس­پی­اس­اس و آموس انجام پذیرفت. یافته‌های توصیفی نشان داد که میزان سازۀ ادراک فساد و تمامی ابعادش (فساد خرد، فساد کلان، فساد سیستمی و فساد بین‌المللی) در سطح بالایی و میزان سازۀ اعتماد اجتماعی و تمامی ابعادش (بین فردی، تعمیم‌یافته، نهادی و محیطی) در سطح پایینی قرار دارند. یافته‌های تبیینی نشان داد که ادراک فساد و تمامی ابعادش، رابطه معکوس و قوی با اعتماد اجتماعی دارند که قوی‌ترین روابط به ترتیب مربوط به ابعاد ادراک فساد سیستمی، فساد کلان، فساد خرد و فساد بین‌المللی بوده است. نتایج حاکی است که هرچه میزان ادراک فساد در همۀ ابعادش افزایش و گسترش یابد، باعث افول و کاهش میزان اعتماد اجتماعی در ابعاد مختلف آن می‌گردد.
محمد روزخوش،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۸-۱۳۹۹ )
چکیده

سرمایۀ اجتماعی در ایران نیز همچون بسیاری از کشورهای دیگر، از پرکاربردترین مفاهیم علوم اجتماعی است و در میان مسئولان سیاسی و اجرایی نیز مقبولیت ویژه‌­ای یافته است. این مقاله، به­ میانجی ارائۀ روایتی از برآمدن و بسط ایدۀ سرمایۀ اجتماعی در جهان، دلالت­ های اجتماعی و سیاسی کلان این مفهوم را در ایران، ارزیابی می ­کند. مقاله در سه سطح سازمان یافته است ابتدا تاریخچه­‌ای مختصر از ایدۀ سرمایۀ اجتماعی و برآمدن آن در علوم انسانی جهان و نقد و نظرها دربارۀ آن عرضه می­‌شود. سپس به ­ایجاز از سیر تاریخی طرح ایدۀ سرمایۀ اجتماعی در ایران سخن به میان می‌­آید و در نهایت پروبلماتیک پژوهش­‌ها و تحلیل­‌های ایرانی سرمایۀ اجتماعی، گزاره‌­های بنیادی این پژوهش‌­ها (و تحلیل­‌ها)، و راهبردهای پیشنهادی­شان مرور می­‌شود. آنچه در نهایت این مقاله بر آن تأکید می­‌گذارد، شکافی است که میان، مسئله‌­مندی، ابزارهای تحلیلی و «سیاست­‌ها» و «راهبردهای» پیشنهادی این آثار ظهور کرده است. این پژوهش­‌ها در پی تلاش برای توضیح مسائل و تحولات جامعۀ ایران، دربارۀ فقر و نابرابری، ساختار دولت، تغییر مناسبات کلان اقتصادی، اجتماعی و سیاسی سخن گفته‌­اند، حال آنکه نتوانسته‌­اند  در چارچوب ایدۀ سرمایۀ اجتماعی در چارچوب ایدۀ سرمایۀ اجتماعی زمینۀ نظری و ابزارهای مفهومی درخورِ چنین تحلیلی را فراهم آورند.. مقاله استدلال می­‌کند که این آشفتگی صرفاً برآمده از بی­‌توجهی محققان ایرانی نیست، بلکه چه بسا برخاسته از پریشانی و تشتت اصل ایدۀ سرمایۀ اجتماعی باشد.

عبدالمحمد کاظمی، محسن گودرزی،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده

داده‌های اجتماعی موجود برای چند دهۀ اخیر، حاکی از آن است که جامعۀ ایران دچار یک بحران اعتماد فراگیر و عمیق شده است. توزیع میزان اعتماد عمومی در کشورهای مختلف جهان بر اساس داده‌های پیمایش جهانی ارزش‌ها، نشان می‌دهد که ایران با سطح اعتمادی در حدود ۱۵ درصد جزو کشورهای «کم-اعتماد» جهان است؛ درحالی‌که در جوامعی نظیر کشورهای اسکاندیناوی، هلند و چین این میزان بالاتر از ۶۰ درصد و در کشورهای دیگری نظیر استرالیا، کانادا، سوئیس، آفریقای جنوبی و ویتنام بین ۴۰ تا ۶۰ درصد است. در مقابل، کشورهای کم‌اعتمادی هم وجود دارند که میزان اعتماد در آن‌ها زیر ۱۰ درصد است (که عمدتاً شامل کشورهایی آفریقایی و نیز یوگسلاوی سابق می‌شوند که نوعی جنگ داخلی و نسل‌کشی را تجربه کرده‌اند و یا مناطقی در آمریکای لاتین که تحت کنترل کارتل‌های مواد مخدر هستند).
در این مقاله، تغییرات اعتماد در سه سطح- اعتماد عمومی، اعتماد سیاسی و اعتماد نهادی (یا اعتماد به گروه‌های شغلی) - بررسی شده‌اند. داده‌ها نشان می‌دهند به‌رغم وجود روندها و نیروهای اعتمادزا، میزان اعتماد در تمامی این سطوح روند نزولی داشته‌اند و جامعۀ ایران با یک بحران بی‌اعتمادی فراگیر دست‌به‌گریبان است. چیزی که بر اهمیت این موضوع می‌افزاید آن است که شاخص میزان اعتماد اجتماعی، همبستگی مستقیمی با بسیاری از شاخص‌های دیگر حیات اجتماعی دارد که نشان‌دهندۀ یک جامعۀ سالم، کارا و امیدوارند. پیامد این وضعیت را بر اساس دو مدل مورد بررسی قرار داده‌ایم؛ در یک مدل سه‌وجهی (جامعه، دولت و بازار)، این فرضیه را طرح کرده‌ایم که با ضعیف شدن ضلع جامعه دو نیروی زور و پول به‌عنوان نماد دو ضلع دولت و بازار فضای اجتماعی را پر می‌کنند. این تغییرات هم در سطح سیستمیک (برای مثال ظهور و رشد شرکت‌های خصولتی) و هم در سطح نظام شخصیت بروز خواهد کرد. جنبه‌ای دیگر از تحولات جامعۀ ایران را بر اساس ماتریسی متشکل از اعتماد سیاسی و اعتماد عمومی توضیح داده‌ایم. در نظر گرفتن دو سطح بالا و پایین برای هریک از این دو نوع اعتماد در این ماتریس، منجر به ایجاد چهار ترکیب عمده می‌شود و داده‌های تجربی پیش‌گفته جامعۀ ایران را در ترکیبی قرار می‌دهد که محتمل‌ترین وضعیت‌های پیش روی آن بحران و آشوب است. این‌همه گویای آن است که با مشکلی عمیق، جدی و نگران‌کننده مواجه هستیم که نیاز به پاسخی جامع و اندیشیده دارد و همین امر مواجهۀ علمی، تجربی و دقیق با این پدیده را ضروری می‌سازد. این مقاله گامی در آن جهت است.

سوسن باستانی، افسانه کمالی، مریم صالحی هیکویی،
دوره ۱۳۸۷، شماره ۵ - ( ۶-۱۳۸۷ )
چکیده

اعتماد یکی از عناصر بنیادین تعامل اجتماعی است که در حل مسایل مربوط به نظم اجتماعی نقشی تعیین‌کننده دارد. اعتماد پیش‌شرط عمده و کلیدی برای موجودیت هر جامعه‏ای محسوب می‏شود و تسهیل‌کننده مبادلات در فضای اجتماعی است. اعتماد بین شخصی در روابط اجتماعی شکل می‏گیرد و در طول زمان تقویت می‏شود، لذا کمّ و کیف روابط، میزان و نحوه تعاملات می‏تواند در تقویت و شکل‏گیری اعتماد مؤثر باشد. سازوکار پیوندهای اجتماعی، در شبکه روابط غیررسمی فرد ـ که به عنوان سرمایه اجتماعی شبکه نام برده می‌شود ـ طی مکانیسمی به افزایش اعتماد اجتماعی منجر می‏گردد. لذا میزان و گستره روابط و تعاملات در شبکه، در ابعاد ساختی (اندازه و ترکیب شبکه)، تعاملی (فراوانی تماس، صمیمیت) و کارکردی (حمایت‌ها) در ایجاد و تقویت اعتماد تأثیرگذار خواهد بود.
در این مقاله تأثیر سرمایه اجتماعی شبکه و متغیرهای زمینه‌ای بر اعتماد، مورد آزمون قرار گرفته است. این مطالعه با روش پیمایش و با استفاده از پرسش‌نامه انجام شده است و جامعه آماری آن را افراد ۱۸ سال به بالای تهران تشکیل می‌دهند. حجم نمونه ۳۲۰ نفر است که با روش نمونه‏گیری خوشه‏ای با احتمال متناسب با حجم انتخاب گردید.
نتایج حاکی از آن است که با افزایش سرمایه اجتماعی شبکه افراد، اعتماد متقابل بین شخصی نیز افزایش می‌یابد. به بیان دیگر روابط و تعاملات و منابع حمایتی موجود در شبکه می‌تواند زمینه‌ساز ایجاد و تقویت اعتماد بین افراد باشد. از بین ویژگی‌های شبکه، صمیمیت و حمایت متقابل دو عامل اصلی تبیین‌کننده هستند که صمیمیت نقش مهم‌تری دارد. البته ویژگی‌های فردی، به‌ویژه وضعیت تأهل و وضع فعالیت نیز به‌طور غیرمستقیم بر اعتماد تأثیرگذار بوده‌اند، اما از بین متغیرهای فردی و متغیرهای شبکه‌ای، نقش متغیرهای شبکه‌ای به‌ویژه صمیمیت پیوند و حمایت‌های متقابل در تبیین اعتماد بیشتر است. به بیان دیگر ویژگی‌های شبکه، بیش از ویژگی‌های فردی افراد در اعتمادشان به یکدیگر تأثیر دارد.

صفحه ۱ از ۱     

حقوق این وب‌سایت متعلق به فصلنامۀ مسائل اجتماعی ایران است.

طراحی و برنامه‌نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Social Problems of Iran

Designed & Developed by :Yektaweb