شمارۀ جدید فصلنامه (زمستان ۱۴۰۳) منتشر شد


جستجو در مقالات منتشر شده


۶ نتیجه برای گلچین

مسعود گلچین، توفیق ابراهیم، زهره خورسندی،
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۶-۱۳۹۰ )
چکیده

هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی ریشه مشکلات نهاد علم در ایران امروز با رجوع به‎ مقطع تاریخی ورود علم به ایران و تلاش جهت فهم نگرش روشن‌فکران این دوره درباره ‎پدیده جدیدالورود علم با روش تحلیل گفتمان و استفاده از نظریه پسااستعماری است. نتایج به‎دست آمده از این تحقیق نشان می‌‏دهد شیوه مواجهه اولیه با این پدیده و ایدئولوژی روشن‌فکران را به‏ سمتی سوق داد که درباره مبانی علوم جدید و نسبتی که این علوم می‏تواند با علوم سنتی برقرار کند سکوت شد. همچنین توجه به ‎برخی علوم و به ‌حاشیه رانده‏ شدن برخی دیگر، سویه‏ای ایدئولوژیک داشته و در مورد علوم انسانی باید گفت که اساساً انسان موضوع شناخت قرار نگرفته و نحوه نگرش در این دوره به اهداف و وظایف علوم انسانی، سبب شکل نگرفتن این علوم در این مقطع شد.
مسعود گلچین، علی‌حیدر حیدری،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۶-۱۳۹۱ )
چکیده

در این نوشتار خشونت بین‌فردی و رابطه آن با سرمایه اجتماعی در خانواده و مدرسه با استفاده از نظریههای سرمایه اجتماعی پاملا پکستون، جیمز کلمن، دارلن رایت و کوین فیتزپاتریک و نظریه پیوند اجتماعی هیرشی مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش روش تحقیق پیمایشی و جمعیت آماری شامل ۳۰۱۴ دانش‌آموز پسر مقطع متوسطه شهر نورآباد (لرستان) مشغول به تحصیل در سال ۸۹ - ۱۳۸۸ بوده است که براساس فرمول نمونه‌گیری کوکران ۳۴۰ دانش‌آموز از دبیرستانهای دوازده‌گانه شهر به روش تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای مستقل از پرسش‌نامه خود ساخته و در مورد متغیر وابسته از مقیاس CTS بهره گرفته شد.
نتایج نشان میدهد با آنکه دانش‌آموزان مورد مطالعه بیشتر ساکن شهر هستند (۶/۷۰ درصد) تا روستا (۲/۲۹ درصد)، پدران بیشتر آن‌ها مشاغل یدی و تحصیلاتی تا حد دیپلم دارند، مادران فاقد شغل (خانه‌دار) و بی‌سواد هستند و سطح درآمد بیشتر خانواده‌های آن‌ها پایین است؛ ۵/۶۱ درصد پاسخگویان طی یکسال گذشته دارای رفتار خشونت‌آمیز به‌طورکلی (از ۱ تا ۳ بار و بیشتر) بوده‌اند؛ دو شاخص سرمایه اجتماعی خانوادگی و مدرسه‌ای از حیث توزیع درصدی (حدود ۴۸ درصد دارای سرمایه اجتماعی زیاد و خیلی‌زیاد و ۳۰ درصد کم و خیلی‌کم) و مقدار رابطه با رفتار خشونتآمیز (ضریب همبستگی حدود ۲۴/۰- )، با یکدیگر مشابهند؛ در نهایت چهار متغیر «تعلق به مدرسه»، «درآمد خانواده»، «اعتماد در مدرسه» و «حمایت خانوادگی» ۱۴ درصد از تغییرات خشونت بین‌فردی را تبیین می‌کنند. به این ترتیب، می‌توان گفت هرقدر سرمایه اجتماعی در خانواده و مدرسه و اکثر مؤلفه‌های شاخص‌های مزبور  بالاتر باشد، خشونت بین‌فردی دانش‌آموزان به‌طور کلی و نیز خشونت لفظی و خشونت فیزیکی ملایم و شدید آنها کمتر خواهد بود و تقویت حس تعلق دانش‌آموزان به مدرسه، ‌افزایش اعتماد اجتماعی به یکدیگر و مدرسه و حمایت مناسب خانوادگی و رسیدگی بیشتر به وضعیت تربیتی دانشآموزان متعلق به خانواده‌های دارای درآمد متوسط و بالا، احتمال ارتکاب رفتار خشونت‌آمیز را توسط دانش‌آموزان پسر دبیرستانی کاهش می‌دهد.
 
مسعود گلچین، محمد احمدی، سمیه سلیمانی، فرشته سیدی،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۸ )
چکیده

در سال‌های اخیر، مواردی از خودکشی‌های موفق و ناموفق در میان دانشجویان مشاهده شده است که به دلیل حساسیت جامعه نسبت به جوانان و دانشجویان، نگرانی‌های گسترده‌ای را در اذهان عمومی و نزد کارشناسان و مسئولان امور دانشگاهی ایجاد کرده است. هدف از پژوهش حاضر مطالعۀ شرایط علی، زمینه‌ای و مداخله‌گر، تعاملات و سرانجام پیامدهای برجامانده از خودکشی در دیدگاه دانشجویانی است که خودکشی ناموفق داشته‌اند. بر اساس نمونه‌گیری نظری و هدفمند ده تن از دانشجویان دانشگاه خوارزمی که در طول سال‌های اخیر خودکشی ناموفق داشتند، برگزیده شدند و از طریق مصاحبه با آن‌ها داده‌های تحقیق گردآوری شد. پس از تحلیل مصاحبه‌ها و کدگذاری‌های لازم، مقوله‌های ناکامی، سستی و بی‌هدفی، ازدواج‌های اجباری، فشارهای روانی، متفاوت بودن دانشگاه با انتظارات پیشین دانشجویان به عنوان «شرایط علی»، فشارهای اقتصادی، اجتماعی و گسست‌های خانوادگی به عنوان «شرایط زمینه‌ای»، شکاف نسلی، گسست دینی، نابرابری جنسیتی، نیاز به توجه به عنوان «عوامل مداخله‌گر» در اقدام دانشجویان به خودکشی، گوشه‌گیری و انزوا از سوی فرد نجاتیافته از خودکشی و انگ‌زدن، دوری جستن و فقدان حمایت ازسوی دیگران به عنوان «استراتژی‌های شایع و مقابله‌ای» تعیین شدند. در نهایت برای اغلب بازماندگان، پیامدهای منفی همچون طرد و از دست رفتن سرمایۀ اجتماعی، آسیب‌های جسمی و روانی و نهایتاً بازگشت ناموفق و تکرار خودکشی و برای اقلیتی از آن‌ها بازگشت موفق به زندگی اجتماعی به‌عنوان پیامدهای احتمالی تشخیص داده شد. «خودکشی پاسخی فردی به ناکامی‌ها، فشارها، گسست‌ها و نداشتن حمایت»، به‌عنوان «مقولۀ هسته» انتخاب شده است که می‌تواند پوشش‌دهندۀ سایر مقولات حاضر در پژوهش باشد.
مسعود گلچین، سیاوش قلی پور، صلاح الدین قادری، علی حیدر حیدری،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده

بخش مهمی از فرهنگ عامه و ادبیات شفاهی اجتماعات مختلف انسانی، مَثَل هایی است که به‌طور جمعی ساخته‌ و پرداخته شده و بنیادهای فرهنگی آن‌ها را بازتاب می دهد. ازآنجا‌ که در مَثَل‌های لکی که متأثر از ساخت اجتماعی قومی و قبیله ای است و ریشه در باورها، اعتقادات و تجربۀ زیستهشان دارد، شواهد و نمونه هایی یافت می‌شود که بر برساخت و بازتولید خشونت دلالت دارد؛ مقالۀ حاضر در پی فهم اجتماعی خشونت و اَشکال آن در تجربۀ زیستۀ مردمان لک زبان است که در مثل‌های لکی بازنمایی شده‌ است.
رویکرد نظری این نوشتار بر پایهٔ اندیشه‌های دیوید متزا، نیسبت و کوهن، نظریۀ کنش پارسونز، مفهوم مردانگی رابرت کانل و نظریۀ خشونت زبانی دریدا استوار است. بر این اساس، پرسش‌های راهنمای پژوهش عبارت‌اند از: در مَثَل‌های لکی، چه دریافت و پنداشتی نسبت به خشونت وجود دارد؟ خشونت در قالب چند مقولۀ فراگیر طبقه ‎بندی شده است؟ خشونت چه نقشی در کسب هویت های جنسیتی مردانه و زنانه دارد؟ و سرانجام این‌که مضمون مشترک، وحدت بخش و نهایی که معنا و جایگاه خشونت در قوم لک را نمایندگی می کند، کدام است؟ داده ها (ضرب المَثَل‌ها) با بررسی اسناد گردآوری و پس از راستی‌آزمایی و مضمون‌کاوی از طریق مصاحبه با ۲۰ نفر از مردان پنجاه‌سال به بالای خبره و مطلع از فرهنگ عامۀ لکی، به شیوۀ «تحلیل محتوای کیفی» تجزیه‌ وتحلیل شده‌اند.
یافته ها نشان می ‎دهد ضرب المَثَل‌هایی که بر مضامین خشونت‎آمیز دلالت دارند و یا مروج خشونت هستند، در چهار مقولۀ اصلی مشتمل بر «خشونت کلامی، خشونت ابزار سلطه، تشویق به خشونت، خصومت و ستیزه‎ جویی» قابل‌ دسته بندی هستند و خشونت عامل همبستگی درون‌گروهی و به‌مثابۀ راه‌حل مسائل اجتماعی است. خشونت در اَشکال گوناگونی چون «خشم و پرخاشگری، تحقیر و توهین، تبعیض علیه زنان و تهدید به استفاده از خشونت» بازنمایی شده است. بین خشونت و هویت مردانه، تطابق و هم‎گرایی وجود دارد و صفت مرد بر کسانی اطلاق می گردد که توانایی به‌کاربردن خشونت داشته‎ باشند. در این مَثَل‌ها نگرش و تصور مطلوبی در برابر پدیدۀ خشونت وجود دارد؛ به‌طوری‌که خشونت با عناصر مقدس مذهبی هم‌تراز است. چنین نگرشی به پدیدۀ خشونت، ساخت و بافتی قومی و قبیله ای دارد که در آن هر گروه ناچار به تأمین امنیت خود بوده است؛ ازاین‌رو، در چنین اجتماعی مردان به‌عنوان نیروی جنگی و تأمین‌کنندۀ امنیت از جایگاه و موقعیت ممتازی و سرآمدی برخوردارند.
 

دکتر فردین منصوری، دکتر مسعود گلچین،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده

این مقاله، مطالعۀ جایگاه زبان ملّی و زبان محلی در سیاست‌های نهادی کشور را مدنظر دارد و برای دستیابی به این هدف، از روش تحلیل محتوای کیفی اَسناد و سیاست‌های سه نهاد آموزش‌وپرورش، فرهنگ و ارشاد اسلامی و صداوسیما و دیگر اسناد فرادست مهم و تأثیرگذار در این گستره (منشور حقوق شهروندی، مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی، نقشۀ جامع علمی کشور، سند چشم‌انداز ۱۴۰۴ و نقشۀ مهندسی فرهنگی کشور) بهره‌گیری شده است. از داده‌های پژوهش، ۸ مقولۀ اصلی استخراج شد: زبان فارسی عنصر هویت‌بخش، پیوند هویت بومی با هویت ملّی رمز همبستگی فرهنگی و سیاسی، اشاعۀ زبان، خط و ادبیات فارسی در گسترۀ فراملّی، زبان فارسی به‌مثابۀ ابزاری برای ترویج دین، تقویت زبان و خط فارسی بستری برای ترویج علم، نشر و آموزش زبان فارسی، زبان رسانه و محیط آموزش، ضرورت توجه به زبان‌های محلی و مسئلۀ دوزبانگی و اولویت و لزوم توجه ویژه به تقویت زبان، ادبیات و خط فارسی. یافته‌ها دلالت بر آن داشت که در میان مقولات مستخرج از اسناد و سیاست‌ها، به‌غیراز دو مقولۀ «پیوند هویت بومی با هویت ملّی رمز همبستگی فرهنگی و سیاسی» و «ضرورت توجه به زبان‌های محلی و مسئلۀ دوزبانگی» که به حفظ زبان و هویت محلی پرداخته‌اند، در سایر مقولات تنها به تقویت و ترویج زبان ملّی اشاره شده است.

مسعود گلچین، مژگان حق‌خواه، فرشته سیدی،
دوره ۱۳۸۷، شماره ۵ - ( شماره ۶۱- ۱۳۸۷ )
چکیده

در راستای شناسایی فرصت‌ها، امکانات و موانع تحقق دموکراسی، مقاله حاضر با استفاده از الگوی روزنبام به بررسی فرهنگ سیاسی دموکراتیک و عوامل مرتبط با آن می‌پردازد تا از این رهگذر دست‌کم گمانه‌ای هر چند اندک یا ناقص از وضعیت فرهنگ دموکراتیک جامعه فراهم آید.
اطلاعات این تحقیق با استفاده از ابزار پرسش‌نامه در چارچوب روش پیمایشی گردآوری شده و مورد بررسی قرار گرفته است. جمعیت آماری تحقیق ۱۷۰۳ نفر متشکل از استادان، دانشجویان تحصیلات تکمیلی و کارکنان دانشگاه تربیت معلم تهران هستند که در سال ۸۵ ـ ۸۴ در آن دانشگاه مشغول به کار و تحصیل بوده‌اند. از میان این جمعیت تعداد ۳۰۰ نفر به‌طور تصادفی انتخاب شدند. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که، ۷/۴۳%، ۷/۴۳% و ۷/۱۲% افراد به ترتیب دارای فرهنگ سیاسی دموکراتیک در حد بالا، متوسط و پایین بودند. جهت‌گیری دینی مهم‌ترین تبیین‌کننده واریانس شاخص فرهنگ سیاسی دموکراتیک است. به علاوه، به‌طور کل میزان فرهنگ سیاسی دموکراتیک در بین افرادی بیشتر بوده است که دارای پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی بالاتر بودند، از لحاظ دین‌داری در رده غیر سیاسی (سکولار) طبقه‌بندی شدند، در انجمن‌های مدنی مدرن بیشتر مشارکت داشتند و از تجربه بالای ارزش‌های دموکراتیک در محیط خانوادگی، دوستانه، شغلی و فضای آموزشی برخوردار بودند. هم‌چنین بر اساس یافته‌های این پژوهش می‌توان گفت این‌گونه افراد در میان جوانان و مردان بیشتر یافت می‌شوند تا سالخوردگان و زنان.

صفحه ۱ از ۱     

حقوق این وب‌سایت متعلق به فصلنامۀ مسائل اجتماعی ایران است.

طراحی و برنامه‌نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Social Problems of Iran

Designed & Developed by :Yektaweb