شمارۀ جدید فصلنامه (زمستان ۱۴۰۳) منتشر شد
جستجو در مقالات منتشر شده
۳ نتیجه برای قاضینژاد
مریم قاضینژاد، نسرین خانی اوشانی،
دوره ۸، شماره ۲ - ( ۱۱-۱۳۹۶ )
چکیده
در سالهای اخیر، مهاجرت از کشور بهعنوان رفتاری رایج در میان طیفی از متخصصان و دانشجویان جوان دیده میشود. طبق آمار موجود، ایران در زمره کشورهایی است که دارای نرخ بالا و روند رو به افزایشی از مهاجرت نیروهای آموزشدیده و متخصص در دهههای اخیر است. نظر به اهمیت نیروی انسانی متخصص و جوان برای توسعه ملی، بهویژه در فرصت تاریخیـاجتماعی موسوم به «پنجره جمعیتی»، علل و عوامل خروج آنان مسئلهای مهم و درخور تأمل خواهد بود. پژوهش حاضر با رویکرد ساختارـعاملیت و با هدف کندوکاو پیرامون دلایل ژرفتر موضوع، تغییر نظامهای معنایی، تحولات هویتی و بازاندیشی هویت در بستر تحولات ملیـجهانی را بهعنوان یکی از عوامل اصلی تأثیرگذار بر گرایش به مهاجرت در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی بررسی کرده است. پژوهش به روش پیمایش انجام شده و دادهها بهوسیله پرسشنامه، از ۲۷۲ نفر دانشجوی تحصیلات تکمیلی در چهار دانشگاه دولتی واقع در شهر تهران که به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شده بودند، جمعآوری شده است. نتایج نشان داد که ۵/۴۱ درصد دانشجویان مورد مطالعه، تمایل زیادی نسبت به مهاجرت داشتهاند که با افزایش میزان بازاندیشی در هویت بر میزان گرایش مذکور افزوده شده و بالعکس، با افزایش امکان تحقق عملیِ بازاندیشیِ ذهنی، از آن کاسته شده است. همچنین احساس امنیت هستیشناختی (متغیر واسط) با گرایش به مهاجرت از کشور (متغیر وابسته) رابطه منفی داشت. در مجموع، متغیرهای تحقق عملی هویت بازاندیشانه، احساس امنیت هستیشناختی و نیز متغیرهای زمینهایِ وضعیت تأهل و اشتغال، بیشترین تأثیر را بر گرایش به مهاجرت داشته و بهعنوان متغیرهای پیشبینیکننده متغیر وابسته در رگرسیون چندمتغیره ظاهر شدهاند. همچنین موازی با رویکرد نظری مبنا، تحقق عملی بازاندیشی ذهنی در هویت نهایتاً احساس امنیت وجودی و استقرار ایمن در محیط زندگی را به دنبال داشت.
مهناز کرمی، مریم قاضینژاد، منصوره اعظم آزاده،
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۷-۱۴۰۲ )
چکیده
بهرغم اینکه نابرابری، فاصله و طردشدگی اجتماعی در جوامع وجود داشته است، نمیتوان از تأمل در چرایی، چگونگی و پیامدهای آن برای گروههای مختلف و نظامهای اجتماعیِ دارای تنوع و تکثر امروز، چشمپوشی کرد. وضعیت پیچیده و آسیبزای طرد اجتماعی زمانی اتفاق میافتد که افراد یا گروهها، نمیتوانند در فعالیتهای معمولِ جامعه، خواه ازنظر اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و یا به خاطر جدایی مکانی بهطورکامل مشارکت کنند. پژوهش حاضر با هدف تبیین رابطهٔ هویت مذهبی و احساس طرد اجتماعی با در نظر گرفتن متغیر واسط موقعیت اجتماعی در میان دو گروه دانشجویان شیعه و سنّی و بهرهگیری از سه رویکرد نظری همبستگی، تخصصیسازی و انحصاری و نیز نظریههای دورکیم، مارکس، وبر، گیدنز، جیبرون، بوردیو و زیبرا انجام شده است. نمونۀ آماری شامل ۲۶۹ نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکدههای علوم اجتماعی سه دانشگاه علامه طباطبایی، تهران و شهید بهشتی بوده است. مطابق نتایج تحلیلهای دومتغیری، بین میزان هویت مذهبی با احساس طرد اجتماعی رابطهٔ مستقیم و بین موقعیت اجتماعی و احساس طرد اجتماعی رابطهٔ معکوس وجود دارد. تحلیل رگرسیون چندمتغیره بیانگر آن است که متغیرهای واردشده به معادله توانستهاند بیش از یک سوم از واریانس احساس طرد اجتماعی در بین دانشجویان را تبیین کنند. نتایج تحلیل مسیر نیز حاکی از آن است که متغیرهای هویت مذهبی و قومیت رابطهٔ مستقیم و متغیر موقعیت اجتماعی رابطهٔ معکوسی با احساس طرد اجتماعی دارند.
مریم قاضینژاد، الهام ساوالانپور،
دوره ۱۳۸۷، شماره ۶۳ - ( ۱۰-۱۳۸۷ )
چکیده
مقاله حاضر به بررسی رابطه بین "طرد اجتماعی" که مفهوم نسبتاً جدیدی در علوم اجتماعی است و آمادگی برای اعتیاد میپردازد. در این مطالعه، مؤلفههای هفتگانه محرومیت مادی، محرومیت جنسیتی، عوامل مطرودساز پیشین، عوامل مطرودساز دوران گذار، فقدان مشارکت اجتماعی، فقدان حقوق اجتماعی و عدم ادغام هنجاری، بهعنوان ابعاد اصلی طرد اجتماعی در نظر گرفته شدهاند. برای سنجش متغیر وابسته آمادگی برای اعتیاد از مقیاسِ بومیشده آی. اِ. پی. اِس. استفاده شده است. جمعیت تحقیق دانشجویان دختر دانشگاههای شهر تهران میباشند که تعداد ۳۸۴ نفر از آنان به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای بهعنوان نمونه تحقیق انتخاب شدهاند. این مطالعه به دلیل تمرکز بر اعتیاد زنان، سعی داشته تا علاوه بر شناسایی علل عام آمادگی برای اعتیاد، عوامل مرتبط با جنسیت و سن را نیز مدنظر قرار داده و از این دیدگاه، مسئله اعتیاد زنان را بهطور خاص پیگیری کند. یافتهها نشان میدهد حدود ۴۰ درصد از جمعیت مورد بررسی، آمادگی متوسط تا زیاد برای اعتیاد از خود نشان دادهاند. در تحلیل دو متغیره، از ابعاد هفتگانه طرد اجتماعی، شش بعد آن در جمعیت نمونه مورد بررسی با متغیر وابسته آمادگی برای اعتیاد رابطه معنیدار و مثبت نشان دادهاند. در تحلیل چند متغیره، دو مؤلفه عوامل مطرودساز دوران گذار (از جوانی به بزرگسالی) و عدم ادغام هنجاری مؤلفههایی بودند که با آمادگی برای اعتیاد، رابطه قوی و مثبت داشتهاند. همچنین متغیرهای یاد شده با واسطه متغیر سبک رفتاری، با متغیر وابسته مرتبط بودند.