شمارۀ جدید فصلنامه (زمستان ۱۴۰۳) منتشر شد
جستجو در مقالات منتشر شده
۳ نتیجه برای جوادی
علیرضا جوادی، ابراهیم توفیق،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۶-۱۳۹۱ )
چکیده
موضوع مورد نظر این مقاله «معرفت شناسی جامعه شناسی آکادمیک در ایران» است. در واقع، با نگاهی پروبلماتیک به این رشته دانشگاهی، مقاله در پی تأملی در وضعیت آن برای فهم شرایطی است که منجر به تکوین یا عدم تکوین سنت فکری حاکم بر جامعه شناسی آکادمیک شده است. روش شناسی پژوهش کیفی است: ابتدا بهشیوه استقرا از تکنیک مصاحبه عمیق با استادان منتخب بهره گرفته، سپس با استفاده از روش نظریه مبنایی دادههای خود را استخراج و به فراتحلیل نظرات استادان پرداخته است. یافته ها و مفاهیم مشترک در آرای استادان جامعه شناسی بیانگر آن است که ساختار جامعه شناسی آکادمیک در ایران از نظم و منطق خاصی برخوردار است، چنانکه علیرغم فقدان پارادایم، سنت اندیشگی، مکتب، رویکرد و روشهای مطرح در جامعه شناسی جهانی، سازوکارهای بازتولید خود را درون این نظم ساختاری، کاملاً شناخته و با قدرت اعمال میکند، به طوری که قادر بوده کنشگران (استادان) آگاه این حوزه را با وجود دیدگاههای متفاوت و گاه متضاد، آنگونه درون خود جذب و هضم کند که در راستای اهداف و ارزشهای غایی ساختار هدایت شوند، یعنی پذیرش و توقف در منطق گذار بهمثابه منطق حاکم بر ذهن کنشگران عرصه جامعه شناسی. «گذار» هم توصیف نامتعین وضعیتی نامطلوب است و هم بیان خوشبینانه رسیدن به آیندهای مطلوب و در هر حال روکشی ایدئولوژیک بر لحظه حال که خارج از دیدرس و نقد قرار میگیرد. تبلور این منطق را میتوان در پوزیتیویسم ناقص حاکم بر جامعه شناسی و ترویج فرمالیسم موجود مشاهده کرد.
مراد برادران، علیمحمد جوادی، خدیجه یاوری،
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۷-۱۴۰۲ )
چکیده
پژوهش حاضر با روششناسی کیفی و با روش نظریۀ مبنایی با هدف تبیین جامعهشناختی چالشهای اجتماعی و فرهنگی زنان معلم شاغل در شهر گلپایگان صورت پذیرفته است. بر این اساس ۱۵ نفر از زنان معلم ساکن در شهر گلپایگان به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و طی مصاحبۀ نیمهساختاریافته مورد واکاوی قرار گرفتند. دادههای حاصل از مصاحبه به روش کدگذاری سهگانۀ باز، محوری و گزینشی مورد تحلیل قرار گرفت. یافتههای حاصل از ۶۶۶ کد باز، ۸۱ مقولۀ فرعی و ۱۶ مقولۀ اصلی در قالب مدل پارادایمی پیشنهادی اشتراوس و کوربین قابلبیان است. یافتهها نشان داد ازجمله عللی که باعث بروز چالشهای اجتماعی و فرهنگی در بین معلمان زن شهر گلپایگان شده، مشکلات و محدودیتهای کاری، نابرابریهای حاکم بر مناسبات کاری، هنجارهای فرهنگی حاکم بر جامعه، تعارض نقش خانواده-کار و پایینبودن سطح دستمزدها و فشار اقتصادی ناشی از آن است. همچنین، ۴ مقولۀ آموزش و توسعۀ فرهنگی، برخورداری از حمایت اجتماعی، بازتعریف قوانین در راستای تساوی حقوق زنان و بهینهسازی ساختارهای آموزشی و فرهنگی در آموزش و پرورش از بسترهای کاهشدهندۀ چالشهای اجتماعی و فرهنگی زنان معلم به شمار میروند. شرایط مداخلهگر که سهم بسیاری در کاهش چالشهای زنان شاغل دارد شامل ۲ مقولۀ اصلیِ زمینهسازی شرایط اقتصادی و رفاهی و انعطافپذیری در شرایط کاری میباشد. معلمان زن از ۲ مقوله به عنوان استراتژی و راهبردهای مؤثر در مواجهه و سازگاری با چالشهای اجتماعی و فرهنگی پیشروی خود بهره میگیرند که شامل مدیریت زمان خانواده –کار و رشد توانمندیهای فردی است. ازجمله پیامدهای حاصل از این مواجهه با چالشها، کاهش مشکلات خانوادگی و فردی و همچنین کاهش توسعۀ پایدار در جامعه است و البته استقلال و توانمندسازی زنان در اثنای مواجهه با چالشهای متعدد، از دستاوردهای مثبت رویارویی با بروز این چالشها است.
دکتر حامد شیری، دکتر مراد برادران، دکتر علیمحمد جوادی،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
فساد پدیدهای فراگیر و مسئلهای جهانی است که با درجات متفاوتی از نوع، شدت و عمومیت در تمامی کشورهای جهان دیده میشود. موضوع فساد به دلیل هزینههای اقتصادی و اثرات ویرانگر آن بر روندهای توسعه و کیفیت حکمرانی، بسیار موردتحقیق قرار گرفته است. باوجوداین به دلیل دشواریهای «واقعیتسنجی فساد»، روش رایج در مطالعۀ این پدیده اندازهگیری «ادراک فساد» است. در این راستا مقالۀ حاضر با هدف سنجش ادراک فساد در ایران و تحلیل علل و پیامدهای آن به اجرا درآمد. ازنظر روشی این مطالعه به شیوۀ اسنادی و با تحلیل ثانویۀ دادههای موج هفتم (۲۰۲۲-۲۰۱۷) پیمایش ارزشهای جهانی به انجام رسید که آمارهای آن در ۶۴ کشور جهان ازجمله ایران در سال ۲۰۲۰ گردآوری شد. یافتههای تحقیق برحسب شاخص ادراک فساد، بیانگر رواج زیاد فساد مالی و اداری در کشور بود. یافتههای تبیینی نشان داد که ادراک ایرانیان از فساد برحسب متغیرهای «تحصیلات»، «اندازۀ جمعیت»، «میزان پسانداز» و شاخصهای «فقر معیشتی»، «عضویت در نهادهای مذهبی»، «دینباوری» و «گرایش رسانهای» متفاوت است. نتایج همچنین گویای این بود که پیامدهای ادراک فساد علاوه بر آسیبهای اجتماعی مانند «نارضایتی اجتماعی» و «احساس ناامنی»، عمدتاً معطوف به پیامدهایی است که نظام سیاسی را هدف قرار میدهد.