شمارۀ جدید فصلنامه (زمستان ۱۴۰۳) منتشر شد


جستجو در مقالات منتشر شده


۵ نتیجه برای افشانی

فائزه السادات مدرسی یزدی، مهناز فرهمند، سید علیرضا افشانی،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده

تجرد وضعیتی است که برخی فرصت‌های تعاملی و اجتماعی را به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دلیل فقدان همسر و زندگی مشترک از انسان سلب می‌کند و می‌تواند به احساس تنهایی و انزوای اجتماعی فرد دامن زند. تحقیق حاضر، دو موضوع را پیگیری می­کند: دختران مجرد بالای ۳۰ سال در شهر یزد از چه میزان انزوای اجتماعی رنج می‌برند، و چه عواملی این انزوا را ایجاد و تشدید می‌کند. شیوه تحقیق از نوع پیمایشی است. جامعه آماری شامل ۲۶۱۳ نفر از کل دختران مجرد بالای ۳۰ سال شهر یزد هستند که ۱۳۹ نفر آنها با درنظرگرفتن همکاری­نکردن جمعیت نمونه، ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌به­روش نمونه‌گیری گلوله­برفی، انتخاب و مطالعه شدند. نتایج حاکی از این بوده­است که میزان متوسط انزوای اجتماعی در بین جمعیت نمونه، ۰۹/۶۳ درصد است و این مقدار نشان­دهنده درجه انزوای نسبتاً زیاد در بین آنهاست. همچنین، از بین متغیرهای باقی­مانده در الگوی رگرسیون، باورهای سنتی و نوع برداشت از خود درمجموع بیشترین تأثیر را بر میزان انزوای اجتماعی داشته‌اند که بیشترین تأثیر، مربوط به متغیر برداشت از خود بوده­است. با واریانس ترکیب خطی متغیرهای مستقل، می‌توان ۸/۲۹ درصد از واریانس میزان انزوای اجتماعی را توضیح داد.


سیدعلیرضا افشانی، زینب هاشمی خواه،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۸-۱۳۹۹ )
چکیده

پژوهش حاضر به بررسی روابط و مناسبات اقتصادی افراد در عرصه­ خُرد زندگی روزمره در فضای اجتماعی شهر یزد پرداخته و در پی پاسخ به این سوال است که تعریف مصاحبه‌­شوندگان از دلایل بی‌تفاوتی و عدم همبستگی در میدان تبادلات اقتصادی در این جامعه چیست؟ جامعه­ هدف، جوانان شهر یزد بودند که ۲۰ نفر از آنان به روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب و از طریق مصاحبه­ عمیق، اطلاعات مورد نیاز اخذ شد. روش‌شناسی نیز بر اساس رویکرد تفسیری پیکربندی و روایت­‌ها بر اساس نظریه­ زمینه‌ای با رویکرد عینی‌گرایی اشتراوس و کوربین، تحلیل شد. در نهایت "واگرایی مقاصد و منافع و ناکارآمدی فردی" پدیده­ مرکزی پژوهش شناخته شد که از طرفی حاصل فضای بی‌­تفاوتی و عدم همبستگی افراد در مشکلات و موانع اقتصادی و از سمت دیگر فقدان ناکارامدی فردی در این عرصه بوده است؛ به عبارتی، کلیه­ مشارکت­‌کنندگان فضای اقتصادی را نابسامان و نامساعد می‌دانستند؛ اما اکثریت آنها فاقد عملکرد و نگرش مشارکتی جهت بهبود وضعیت بودند. ضمن آنکه غالب آنها نیز خود را فاقد توان و فاعلیت در راستای بهبود شرایط ارزیابی می­‌کردند.
 
 
ًآقای ابوالفضل پورگنجی، آقای سیدعلیرضا افشانی،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۸-۱۴۰۲ )
چکیده

در سال‌های اخیر سن مصرف مواد مخدر در ایران به‌شدت نزولی بوده و به ۱۰ تا ۱۲ سال کاهش پیدا کرده است؛ ازاین‌رو دانش‌آموزان به‌عنوان گروه واقع در این بازۀ سنی حساس، بیش‌ازپیش در معرض مصرف مواد مخدر قرار گرفته‌اند. عوامل مختلفی در شکل‌گیری این مسئله نقش دارند که شناخت آن‌ها می‌تواند مواجهۀ مطلوب‌تری را با مصرف مواد مخدر در میان دانش‌آموزان شکل دهد. بر این اساس، پژوهش کمّی حاضر با استفاده از روش پیمایش، به تبیین جامعه‌شناختی عوامل مؤثر بر نگرش دانش‌آموزان به مواد مخدر پرداخته است. جامعۀ آماری پژوهش، دانش‌آموزان مقطع دوم متوسطه شهر مهریز بودند که تعداد ۲۵۰ نفر از آن‌ها با شیوۀ نمونه‌گیری طبقه‌بندی‌شده مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته‌ها نشان داد نگرش دانش‌آموزان نسبت به مصرف مواد مخدر منفی است و متغیرهای دین‌داری، سرمایۀ اجتماعی و نوع روابط درون ‌خانواده بر نگرش آن‌ها نسبت به مواد مخدر نیز تأثیر منفی دارد. همچنین، متغیرهای مستقل درمجموع در حد متوسط توان تبیین واریانس متغیر نگرش به مصرف مواد مخدر را دارند. بر این اساس، می‌توان گفت در بین بخش قابل‌توجهی از دانش‌آموزان، تقویت دین‌داری، سرمایۀ اجتماعی و نوع روابط خانواده می‌تواند منجر به تقویت نگرش منفی دانش‌آموزان نسبت به مصرف مواد مخدر شود.

دکتر علی روحانی، ِDr سیدعلیرضا افشانی، خانم خدیجه فولادی، خانم بهار امینی لاری، خانم صبا صمدیان سربیشه،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۵-۱۴۰۳ )
چکیده

امروزه، هویت اجتماعی شرطی لازم برای زندگی افراد است و نقشی تعیین‌کننده در معنابخشی به تجربیات روزمره دارد. این مفهوم به‌ویژه در مورد پدیده‌هایی مانند مهاجرت، اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند. با افزایش جمعیت مهاجران به‌ویژه مهاجران بین‌المللی در سال‌های اخیر، شکل‌گیری بحران هویت در میان این گروه‌ها به مسئله‌ای برجسته در مطالعات علمی تبدیل شده است. مهاجرت بین‌المللی نه‌تنها مهاجران، بلکه کشورها و جامعۀ میزبان را نیز با چالش‌های هویتی مواجه کرده است. این چالش‌ها ممکن است به احساس عدم تعلق به جامعۀ میزبان یا احساس همبستگی با جامعۀ مبدأ منجر شود. پژوهش حاضر فرایند شکل‌گیری هویت در میان نوجوانان افغانستانی ساکن شهر یزد را مورد مطالعه قرار داده است. داده‌های این پژوهش که با رویکرد کیفی و استفاده از نظریۀ زمینه‌ای و نمونه‌گیری از ۲۱ نفر از نوجوانان مهاجر افغانستانی انجام شده، از طریق کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شده‌ است. یافته‌های تحقیق به شناسایی ۱۶ مقولۀ اصلی ازجمله «طرد هویت دوسویه، تجارب زیستۀ هویت‌زدا، محدودیت‌های پیشرفت ساختاری، خودپندارۀ منفی، ارتباطات خویشاوندی بحران‌ساز، حمایت سازندۀ خانواده، بحران رودررویی، سرگردانی هویتی، مسئله‌مندی چهره، تفاوت قومیتی، هویت‌یابی آموزشی مهارتی، گسترۀ ارتباط‌گیری مثبت، تلاش برای تأیید هویتی، گسترۀ ارتباط‌گیری تخصص‌محورانه، طرد هویت افغانستانی و انصراف از پذیرش هویتی» منجر شد. مقوله‌های پیش‌گفته درنهایت مفهوم «سرگردانی هویتی» به‌عنوان مقولۀ هسته را ساختند. نتایج نشان داد این نوجوانان در فرایند هویت‌یابی خود، به دنبال خلق هویتی مستقل از ارزش‌های ملیتی و ناسیونالیستی هستند و تلاش می‌کنند با استفاده از هویت‌یابی مهارتی/اکتسابی، به تعریفی جدید از خود دست یابند.

محدثه ضیاء ناصرانی، حسین افراسیابی، حمید عبادالهی چنذانق، سید علیرضا افشانی،
دوره ۱۵، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده

این مطالعه بر اهمیت توجه به ابعاد اجتماعی و روانی بیکاری و نقش نهادهای حمایتی در کاهش آثار منفی آن تأکید دارد. در شرایط دشوار اقتصادی و تنگناهای حاکم بر بنگاه‌های تولیدی، توجه بیش‌ازپیش به کارگران به‌عنوان سرمایه‌های ارزشمند کشور و موتور محرک توسعۀ اقتصادی ضروری به نظر می‌رسد. ناامنی شغلی و بیکاری می‌تواند تأثیر عمیقی بر زندگی شخصی و آیندۀ شغلی افراد داشته باشد و آن‌ها را با بحران‌هایی نظیر ازدست‌دادن هویت، مشکلات اقتصادی و خانوادگی مواجه کند. این مقاله با بررسی تجربه بیکاری و پیامدهای روانی و اجتماعی آن در میان کارگران بیکارشده در تهران، در پی فهم فرآیند مواجهه و کنارآمدن کارگران با بیکاری و آسیب‌های ناشی از آن است. مطالعۀ حاضر با رویکرد تفسیری-کیفی و روش نظریۀ زمینه‌ای (داده‌بنیاد) برساخت‌گرا اجرا شده است. پژوهشگران برای گردآوری داده‌های موردنیاز، در سه نقش کارگر، محقق و کارمند یکی از نهادهای حمایتی در میدان تحقیق حضور یافته‌اند و داده‌ها از طریق مصاحبه با ۳۷ کارگر بیکارشده گردآوری شد. مشارکت‌کنندگان با استفاده از نمونه‌گیری هدفمند از نوع دردسترس و نظری انتخاب شدند. داده‌ها نیز در چهارچوب نظریۀ زمینه‌ای برساخت‌گرا، طی سه مرحلۀ کدگذاری اولیه، متمرکز و نظری تحلیل شد. یافته‌ها نشان داد تجربۀ بیکاری دارای ابعاد گوناگونی ازجمله ننگ اجتماعی بیکاری، بحران هویت، بحران اقتصادی، بحران خانوادگی، تجربۀ شرمساری و روان‌رنجوری است که درنهایت همگی ذیل مقولۀ «شرم اجتماعی بیکاری» صورت‌بندی شده‌اند. این مقوله ابعاد مختلفی از تجربۀ طرد، تجربۀ شکست شخصی و ناتوانی در کامیابی را به دنبال دارد.
 

صفحه ۱ از ۱     

حقوق این وب‌سایت متعلق به فصلنامۀ مسائل اجتماعی ایران است.

طراحی و برنامه‌نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Social Problems of Iran

Designed & Developed by :Yektaweb