1- دانشجوی دکتری جامعهشناسی فرهنگی، گروه علوم اجتماعی، دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران ، Sirwan2700@gmail.com
2- دانشجوی دکتری سیاستگذاری فرهنگی، گروه جامعهشناسی، دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
3- دانشیار جامعهشناسی، گروه علوم اجتماعی، دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
4- دکترای جامعهشناسی فرهنگی، گروه علوم اجتماعی، دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
چکیده: (290 مشاهده)
بازتعریف و بازتولید «زن» بهعنوان «سوژۀ ناموسی» و متعاقب آن، «زنکشی بهنام ناموس» در اغلب جوامع و کشورهای جهان رایج است. پدیدۀ زنکشی بهنام ناموس در فرهنگهای ناموسمحور و جوامع مردسالار رُخ میدهد. هدف این پژوهش، کشف و بررسی دلایل بروز پدیدۀ «زنکشی بهنام ناموس» از منظر بازماندگان آن در شهرستان سردشت است. چارچوب مفهومی تحقیق، شامل مفاهیم یادگیری اجتماعی، جامعهپذیری جنسیتی، مردسالاری، جامعۀ انضباطی فوکو و جامعۀ کنترل دلوز است. پژوهش حاضر با بهکارگیری رویکرد کیفی و استفاده از تکنیک مصاحبۀ نیمهساختاریافته برای گردآوری اطلاعات تا رسیدن به اشباع نظری پیش رفت. برای استخراج و تحلیل یافتهها از رویکرد تحلیل مضمون براون و کلارک (۲۰۰۶) بهره گرفته شده است. یافتههای حاصل از ۱۵ مصاحبه که با روش نمونهگیری هدفمند و گلولهبرفی جمعآوری شدهاند، شامل ۱۶۴ مفهوم اولیه، ۱۸ مضمون فرعی و ۴ مضمون اصلیِ «جامعهپذیری جنسیتی زنستیز»، «برساخت اجتماعی اُبژۀ ناموس» «سلطۀ مردسالاری» و «جامعۀ پانوپتیک-کنترلی» است. میتوان گفت، پدیدۀ زنکشی بهنام ناموس از منظر بازماندگان آن (خانوادههای مقتول و قاتل) بهعنوان مشارکتکنندگان تحقیق، از یک زمینه و بستر با جامعهپذیری ضدزنانه جهت کنترل و انقیاد زنان نشأت میگیرد و با اُبژهسازی ناموسی از زنان، همزمان با گسترش و تقویت سلطۀ مردسالاری در یک جامعۀ کنترلی-نظارتی به واقعیت مبدّل میگردد.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
مسائل اجتماعی دریافت: 1404/4/8 | پذیرش: 1404/6/10