استادیار گروه آموزش علوم اجتماعی، دانشگاه فرهنگیان، تهران، ایران ، fardin.mohammadi1@gmail.com
چکیده: (64 مشاهده)
تحقیق حاضر در نظر دارد تا به میانجی رویکرد برساختی-تفسیری به کشف زمینهها و دلالتهای معنایی منازعهکنندگان در شهر سنندج بپردازد و از این طریق فرایند شکلگیری نزاعهای فردی در این شهر را مورد واکاوی قرار دهد. در این تحقیق از روش نظریۀ زمینهای استرواس و کوربین بهره گرفته شُد و دادهها با استفاده از تکنیک مصاحبۀ عمیق گردآوری شدند. مشارکتکنندگان این تحقیق منازعهکنندگان شهر سنندج بودند که با کمک روش نمونهگیری هدفمند با استراتژی نمونهگیری نظری با ۱۵ نفر از آنها مصاحبه گردید. نهایتاً دادهها در قالب ۱۸ مقولۀ محوری و یک مقولۀ هسته، کدگذاری و تحلیل گردید. نتایج پژوهش بیانگر آن است که منازعهکنندگان در بستر و شرایط و زمینههایی مانند هتک حرمت و کاهش آستانۀ تحمل (بهمثابۀ شرایط علّی)، مشکلات ترافیکی، تقلید خشونت، تأخیر-نظارهگری گشتهای پلیس و تنشهای خانوادگی (بهمنزلۀ شرایط مداخلهگر) و هنجارهای خشونت، اقتصاد نابسامان، فرهنگ ناموسپرستی-شجاعتمحوری و دادرسی ناکارآمد (بهمثابۀ شرایط زمینهای) اقدام به نزاع و درگیری با/بدون استفاده از سلاح سرد نمودهاند که این امر پیامدهایی مانند شناخت دستگاه قضایی-امنیتی ناکارآمد، ندامت در وادی دوگانگی، مجازات قانونی، کاهش احساس امنیت، جراحت و مجازات اجتماعی برای آنها دربرداشته است. چنین نتایجی بیانگر آن است که نزاع و درگیری فردی صرفاً امری فردی نیست، بلکه امری فردی، اجتماعی، فرهنگی و نهادی نیز است و اما امنیتی نیست.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
مسائل اجتماعی دریافت: 1404/4/13 | پذیرش: 1404/8/1